🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
وقتی که دلتنگ توام کاری ندارم
جز اشک ریختن از دو چشم بی قرارم
با ابرهای کوچک چشمم از این درد
بر گونه های خشک و سرد خود ببارم
آنقدر می گریم ز هجرانت که روزی
برگردی ای زیبای من باشی کنارم
من شهره ی شهرم که مجنون تو هستم
قیص بنی عامر در این شهر و دیارم
ای کیمیا مانند لیلا برده ای دل
صیادم و صید خودم کرده شکارم
گفتند با یک گل نمی آید بهاری
اما گل من با تو می آید بهارم
شبگردم و از جام چشمان تو مستم
نقش است بر لوح دلم روی نگارم
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
شهریور 2, 1402
درودتان باد جناب استاد شرعی ادیب گرانقدر🌞
غزل موزون و دلنشینی از قلم نابتان خواندم 🌺🌹☘️
زنده باد 👏👏👏👏💯🌸🌟
پاینده باشید و سبز
🌱🌹🌹🌹🌹🌱
پاسخ
شهریور 2, 1402
ماه بانوی سرزمینم
سلام
پیام های لبریز از مهرتان موجب دلگرمی من است
زیبا دید و زیبا خواندید
مهرتان ماندگار
پاسخ
بستن فرم