🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 کیمیا پانزده

(ثبت: 263134) شهریور 1, 1402 

 

وقتی که دلتنگ توام کاری ندارم
جز اشک ریختن از دو چشم بی قرارم

با ابرهای کوچک چشمم از این درد
بر گونه های خشک و سرد خود ببارم

آنقدر می گریم ز هجرانت که روزی
برگردی ای زیبای من باشی کنارم

من شهره ی شهرم که مجنون تو هستم
قیص بنی عامر در این شهر و دیارم

ای کیمیا مانند لیلا برده ای دل
صیادم و صید خودم کرده شکارم

گفتند با یک گل نمی آید بهاری
اما گل من با تو می آید بهارم

شبگردم و از جام چشمان تو مستم
نقش است بر لوح دلم روی نگارم

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

نظرها
  1. فیروزه سمیعی

    شهریور 2, 1402

    درودتان باد جناب استاد شرعی ادیب گرانقدر🌞
    غزل موزون و دلنشینی از قلم نابتان خواندم 🌺🌹☘️
    زنده باد 👏👏👏👏💯🌸🌟
    پاینده باشید و سبز
    🌱🌹🌹🌹🌹🌱

    • ماه بانوی سرزمینم
      سلام
      پیام های لبریز از مهرتان موجب دلگرمی من است
      زیبا دید و زیبا خواندید
      مهرتان ماندگار

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا