🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 کیمیا یازده

(ثبت: 262897) مرداد 26, 1402 

 

بُغض و اندوه و غم و ذهن من از غُصه پریشان
قصه ی تلخ جدایی و من و دیده ی گریان

شاخه ای خشک شده در کفم از یک گل پرپر
ابرِ چشمانِ من و یک شبِ بارانی تهران

باز هم گوشه ی یک کافه و یک نغمه ی دلگیر
تلخی قهوه و یک فال دگر در ته فنجان

می کند فاش همه درد دل غَمزده ام را
چای پُر رنگ من و قُل قُل این کوزه ی قلیان

کوچه پس کوچه یِ شهر است پُر از حرفِ من و تو
شرحِ احوالِ غم آلوده یِ داش آکل و مرجان

ریخته قطره ی اشکی به رُخ عاشق شبگرد
کیمیا ، یاد تو افتاده شبی گوشه ی میدان

 

محمد رضا شرعی
شبگرد
مرداد ماه 1402

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

نظرها
  1. معصومه بیرانوند

    مرداد 26, 1402

    سلام و درود بر شما
    بسیار عالی بود

    • ماه بانوی سرزمینم
      شاعر فرهیخته
      زیبا دیدید و به مهر خواندید
      خوشحالم که مورد پسند طبع ظریف پسندتان واقع شده است
      مهرتان ماندگار

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا