🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
استقبالی از غزل صائب تبریزی
بسمه تعالی
جهان آیینه است ، آیینه داری نیست غیر از تو
برای کشتی حیران ، کناری نیست غیر از تو
چگونه موج در طوفان ، عنانِ سیرِ خود دارد !؟
در این دریا زمامِ اختیاری نیست غیر از تو
نکن ناخالصان را یارب از سنگِ مَحک رُسوا
برای ناقصان ، کامل عیاری نیست غیر از تو
به خود مشغول کن دل را در این گردونه ی هستی
نظر هر جا کنم ، آنجا نگاری نیست غیر از تو
بهارِ آفرینش در ، خزانِ زرد هم جاری ست
برای باغِ هر موسم ، بهاری نیست غیر از تو
به ناموسِ حمایت از رُخِ من پرده داری کن
که این روی پریشان را حصاری نیست غیر از تو
بیا نگذار گَردِ من ، زمین گیر فنا گردد
به حکم اینکه در میدان ، سواری نیست غیر از تو
نرو ای تَرکه ی پیکانِ یار از سینه ام بیرون
که در کانون این دل ، یادگاری نیست غیر از تو
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (13):