🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
در نیمه های شب
جاشوها با سر انگشتان اشاره
خوانش: 130
سپاس: 3
تعداد نظر: 1
تعداد نقد: 3
از پرم خون غلیظی به تنم می ریزد
غزل زخمی من از دهنم می ریزد
خوانش: 171
سپاس: 1
تعداد نظر: 2
تعداد نقد: 1
برای جنگ های صلیبی قدیم و جدید
قتل عام ارامنه در عثمانی
خوانش: 219
سپاس: 2
تعداد نظر: 4
تکه ای آینه , مولانا درویش علی
شور یارش همه دم, شیدا درویش علی
خوانش: 387
سپاس: 3
تعداد نظر: 2
نگاهی به ( از چشم تو می بینم )
خوانش: 475
سپاس: 3
تعداد نظر: 5
رِ- رِ – رِ
خوانش: 933
سپاس: 3
تعداد نظر: 6
در یکی از روزهای بهاری ( نود و شش یا هفت ) به یکی از دوستان شاعرم در چهارباغ اصفهان برخوردم .آقای استاد ……شاعرامروز منتقد ادبی و مترجم چیره دستی است . آخرین باری که ایشان را دیده بودم ,هشتاد شش یا هفت بود بدیهی بود ,یک دهه دلتنگی دوجانبه باشد که بود و از هر دری سخن برود که رفت . تا آنجا که یک هو. وسط قلیان کشیدن ما ( چرا دروغ ) در انداخت وَ گفت :
خوانش: 688
سپاس: 6
تعداد نظر: 7
جناب سروان ملکی سرگروهبان قاسمی رضا و دو همرزم دیگرش را فراخواند و به آنها ابلاغ کرد که: ماموریت دارند چند شرور را که به تازگی در مرز پاکستان دستگیر شده اند به مرکز نیرو در زاهدان تحویل دهند و تذکر داد که پس از پایان ماموریت همگی با خودروی مخصوص سپاه به پایگاه برگردند…
خوانش: 457
سپاس: 5
تعداد نظر: 8
خوانش: 695
سپاس: 3
تعداد نظر: 4