🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درود بر شما مهربانوی فرهیخته مهرتان را سپاس
سپاس از اظهار لطف و محبت جنابعالی
سلام و درود جناب گیوه چیان ارجمند خیلی خوش آمدید سپاس گزارم از حضور پر مهرتان خرسندم
سلام و عرض ادب و احترام خیلی خوش آمدید و صفا آوردید سلامت باشید 🌱
سلام و عرض ادب و احترام🌱 جناب خراسانی گرانقدر سپاس گزارم از حضور پرنورتان در صفحه ی شعرم و چقدر
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26640
تعداد مطالب: 2890
تعداد کل نظرات و نقدها:146746
بدان دیوانه گفت آن مرد مؤمن
که هر کو شد بکعبه گشت ایمن
فراوان تن زد آن دیوانه در راه
که تا در مکه آمد پیش درگاه
هنوز از کعبه پای او بدر بود
که بربودند دستارش ز سر زود
یکی اعرابی را دید بی نور
که دستارش بتک میبرد از دور
زفان بگشاد آن مجنون بگفتار
که اینک ایمنی آمد پدیدار
چو دستارم ز سر بردند بر در
میان خانه خود کی ماندم سر
نشان ایمنی بر سر پدیدست
بخانه چون روم بر در پدیدست
ولی جایی که صد سر گوی راهست
چه جای امن دستار و کلاه است
هزاران سر برین در ذرهای نیست
هزاران بحر اینجا قطرهای نیست
هزاران جان نثار افتد بر آن سر
که بربایند دستارش بر آن در
تو تا بیرون نیایی از سرو پوست
نیابی ایمنی بر درگه دوست
ز تو تاهست باقی یک سر موی
یقین میدان که نبود ایمنی روی
نشان امن این ره بی شک اینست
شب معراج واترک نفسک اینست
اگر پیدا شوی حیران بمانی
وگر پنهان شوی پنهان بمانی
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
درود بر شما جناب خراسانی عزیز🌹🌱♻️
دوستت دارم یعنی زمین خیس دیدگان من قالیچه ی قدمهای توست !! دست تو که مال من
سلام مانا جان این صفحه متعلق به دخترم سارا ست هنوز لینگ را برایش ارسال نکرده
سلام اول از سارا بگویم که نام خواهر من نیز هست و از جانب ایشان
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب سپاسگزارم
بستن فرم