🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

بخش ۱۳۵ – در مذمت آنان که همت ایشان بتمام مصروف شراب است و طعام

(ثبت: 161106)

خواجه را بین که از سحر تا شام

دارد اندیشه شراب و طعام

شکم از خوشدلی و خوشحالی

گاه پر می کند گهی خالی

فارغ از خلد و ایمن از دوزخ

جای او مزبله ست یا مطبخ

کار او بهر نفس پروردن

روز و شب ریدن است و یا خوردن

معده فاسد ز اشتهای دروغ

می دهد تیز و می زند آروغ

زین دو باد عفن ز طبع کثیف

داد بر باد نقد عمر شریف

بس که زد معده بر دماغش دود

روزن عقل شد بر او مسدود

شهرت بطن کان بود بطنه

تذهب بالذکاء و الفطنه

چون شود پر ز نان و آب شکم

گردد از سینه علم و دانش کم

خود چه دانش بود در آن سینه

که بود جای شهوت و کینه

ور بود دانشی ز جهل کم است

زانکه از بهر فرج یا شکم است

دانش خویش را چو خرج کند

بهر شهوات بطن و فرج کند

هر که را بنگری ز دشمن و دوست

قیمت او به قدر همت اوست

هر که را همت آن بود که مدام

رودش در درون شراب و طعام

قیمت او اگر بیفزاید

آن بود کز درون برون آید

چه ازین زشتتر بود به جهان

که طفیل شکم کنی دل و جان

دل و جان بهر آب و نان خواهی

عقل و دین بهر انی و آن کاهی

همت تو همه شکم باشد

هر چه غیر از شکم عدم باشد

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا