🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

بخش ۱۸ – تفسیر یا حسرة علی العباد

(ثبت: 203413)

او همی گوید که از اشکال تو

غره گشتم دیر دیدم حال تو

شمع مرده باده رفته دلربا

غوطه خورد از ننگ کژبینی ما

ظلت الارباح خسرا مغرما

نشتکی شکوی الی الله العمی

حبذا ارواح اخوان ثقات

مسلمات مؤمنات قانتات

هر کسی رویی به سویی برده‌اند

وان عزیزان رو به بی‌سو کرده‌اند

هر کبوتر می‌پرد در مذهبی

وین کبوتر جانب بی‌جانبی

ما نه مرغان هوا نه خانگی

دانهٔ ما دانهٔ بی‌دانگی

زان فراخ آمد چنین روزی ما

که دریدن شد قبادوزی ما

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا