🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

بخش ۲۲ – رسیدن پیغمبر صلی الله علیه و سلم به گروهی و از ایشان پرسیدن که در چه کارید و جواب گفتن ایشان

(ثبت: 161279)

در رهی می گذشت پیغمبر

با گروهی ز دوستان همبر

دید قومی گرفته تیشه به دست

گرد سنگی بزرگ کرده نشست

گفت کین دست و پا خراشیدن

چیست وین سنگ را تراشیدن

قوم گفتند ما جوانانیم

زورمندان و پهلوانانیم

چون به زور آوری کنیم آهنگ

هست میزان زور ما این سنگ

گفت گویم که پهلوانی چیست

مرد دعوی پهلوانی کیست

پهلوان آن بود که گاه نبرد

خشم را زیر پا تواند کرد

خشم اگر کوه سهمگین باشد

پیش او پشت بر زمین باشد

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا