🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

بخش ۳۱ – حکایت آنچه رسول صلی الله علیه و سلم در حق آن زن بخیل گفته است

(ثبت: 161288)

شد به پیش رسول بیوه زنی

از نهال قبول میوه کنی

وصف او کرد با رسول کسی

زد ز اعمال خیر او نفسی

که همه روز روزه می دارد

همه شب جز نماز نگذارد

لیکن از جود دست او بسته ست

رگ جانش به بخل پیوسته ست

گفت ختم رسل که دامن و جیب

کاشش آلوده بودی از همه عیب

وز بخیلی نبودیش بسته

دست از بذل مال پیوسته

هر کجا بخل فخر پی سپر است

هر کجا جود عیبها هنر است

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا