🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

بخش ۳۲ – جواب گفتن طاوس آن سایل را

(ثبت: 203439)

چون ز گریه فارغ آمد گفت رو

که تو رنگ و بوی را هستی گرو

آن نمی‌بینی که هر سو صد بلا

سوی من آید پی این بالها

ای بسا صیاد بی‌رحمت مدام

بهر این پرها نهد هر سوم دام

چند تیرانداز بهر بالها

تیر سوی من کشد اندر هوا

چون ندارم زور و ضبط خویشتن

زین قضا و زین بلا و زین فتن

آن به آید که شوم زشت و کریه

تا بوم آمن درین کهسار و تیه

این سلاح عجب من شد ای فتی

عجب آرد معجبان را صد بلا

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا