🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
پیری بدون چوب عصا میخورد زمین مردان خامِ کوچهی غم، بنگ میزنند اِشغال گشته مرکز امداد؛ ملّتی از
سپاسگزارم... بزرگوارید🙏🙏🙏🌺🌺🌺
سپاسگزارم دوست بزرگوارم جناب گیوه چیان... زنده باشید ... 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
درود جناب وحدتی ... سپاس از لطف و بداهه زیبایتان 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
درود و عرض ارادت ممنونم زنده باشید🙏🏼
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26657
تعداد مطالب: 2893
تعداد کل نظرات و نقدها:146854
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
گر زلیخا بست درها هر طرف
یافت یوسف هم ز جنبش منصرف
باز شد قفل و در و شد ره پدید
چون توکل کرد یوسف برجهید
گر چه رخنه نیست عالم را پدید
خیره یوسفوار میباید دوید
تا گشاید قفل و در پیدا شود
سوی بیجایی شما را جا شود
آمدی اندر جهان ای ممتحن
هیچ میبینی طریق آمدن
تو ز جایی آمدی وز موطنی
آمدن را راه دانی هیچ نی
گر ندانی تا نگویی راه نیست
زین ره بیراهه ما را رفتنیست
میروی در خواب شادان چپ و راست
هیچ دانی راه آن میدان کجاست
تو ببند آن چشم و خود تسلیم کن
خویش را بینی در آن شهر کهن
چشم چون بندی که صد چشم خمار
بند چشم تست این سو از غرار
چارچشمی تو ز عشق مشتری
بر امید مهتری و سروری
ور بخسپی مشتری بینی به خواب
چغد بد کی خواب بیند جز خراب
مشتری خواهی بهر دم پیچ پیچ
تو چه داری که فروشی هیچ هیچ
گر دلت را نان بدی یا چاشتی
از خریداران فراغت داشتی
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
هزاران درود بر استاد طارق خراسانی عزیز و بزرگوار. بسیار بسیار خوشحالم که در این بحث
سلام جناب گیوه چیان سؤالی کرده اید ا ما از کجا آمده ایم، برای چه
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود مجدد جناب مانا خیلی خیلی از لطف شما ممنونم که با صبر و حوصله به
سلام حمیدجان در این مورد یک داستان کوتاه برایتان تعریف می کنم : روزی یک نفر از
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود جناب مانای عزیز از اینکه وقتتان را میگیرم عذرخواهی میکنم اما بدلیل اینکه شما مطالعات
بستن فرم