🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
و شما نیز مثل همیشه مهربان و رئوف و با معرفت هستید ...
البته که شعر گرامی ست . و گرامی تر آنکه شعر را از ناشعر باز
بی هیچ تردید و تعارفی ، این احساس خالص میان ما دو جانبه س .
دل آدمی ، سرمایه ی عظیمی ست . و آنکه دلش را داده، کوچک نیست
و این شعر را شما زیبا دیده اید . و این زیبا دیدن ، خود
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26650
تعداد مطالب: 2890
تعداد کل نظرات و نقدها:146794
مرا در جام خون دل مدام است
برون زین می بر اهل دل حرام است
می ام عشق است و جز سودای آن می
گر آید در سرم، سودای خام است
هر آنکس را که مهر دوست با جان
مقابل نیست چون مه ناتمام است
اگر کام تو آزار دل ماست
بحمدالله دل ما دوستکام است
شب تار من از روی تو روز است
صباح عیش از زلف تو شام است
مرا چشم تو کرد از یک نظر مست
چه محتاج می و ساقی و جام است
ملک چون ناز یار نازنین دید
فرود آورد سر پایش ببوسید
به زاری گفت: «ای جان جهانم
گل باغ دل و سرو روانم
جفا گفتی و حق بر جانب تست
بلی کاندر وفا سخت آمدم سست
تو این بند از برای من کشیدی
تو این جور از جفای من کشیدی
مرا گفتی که تا کی می پرستی
مرا از چشم تست این عین مستی
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
۱- دفتر اول ( زیر سایه ی خورشید ) سالهای ۷۸ و ۷۹ ۲- دفتر دوم (
درود بر شما جناب خراسانی عزیز🌹🌱♻️
دوستت دارم یعنی زمین خیس دیدگان من قالیچه ی قدمهای توست !! دست تو که مال من
سلام مانا جان این صفحه متعلق به دخترم سارا ست هنوز لینگ را برایش ارسال نکرده
سلام اول از سارا بگویم که نام خواهر من نیز هست و از جانب ایشان
بستن فرم