🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
نه سبزه نه گل نه صبح عطر آگینی لبریز سکوت تلخی و غمگینی زد ابر زمستان به
عادل دانشی در امشب ستاره نام تو را داد می زند
سلام مجدد استاد طارق عزیز سپاس از همراهی تان با مانای عزیز شاد باشید
طارق خراسانی در امشب ستاره نام تو را داد می زند
حضرت مانا باعث کنجکاوی ام نسبت به افعال این غزل زیبا شد : امشب ستاره نام
سلام و عرض ادب و احترام جناب حسینی گرانقدر خوش آمدید و صفا آوردید برقرار باشید🌹🌱
درود و سپاس فراوان🌷
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26649
تعداد مطالب: 2891
تعداد کل نظرات و نقدها:146821
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
ای شهان کشتیم ما خصم برون
ماند خصمی زو بتر در اندرون
کشتن این کار عقل و هوش نیست
شیر باطن سخرهٔ خرگوش نیست
دوزخست این نفس و دوزخ اژدهاست
کو به دریاها نگردد کم و کاست
هفت دریا را در آشامد هنوز
کم نگردد سوزش آن خلقسوز
سنگها و کافران سنگدل
اندر آیند اندرو زار و خجل
هم نگردد ساکن از چندین غذا
تا ز حق آید مرورا این ندا
سیر گشتی سیر گوید نه هنوز
اینت آتش اینت تابش اینت سوز
عالمی را لقمه کرد و در کشید
معدهاش نعره زنان هل من مزید
حق قدم بر وی نهد از لامکان
آنگه او ساکن شود از کن فکان
چونک جزو دوزخست این نفس ما
طبع کل دارد همیشه جزوها
این قدم حق را بود کو را کشد
غیر حق خود کی کمان او کشد
در کمان ننهند الا تیر راست
این کمان را بازگون کژ تیرهاست
راست شو چون تیر و واره از کمان
کز کمان هر راست بجهد بیگمان
چونک وا گشتم ز پیگار برون
روی آوردم به پیگار درون
قد رجعنا من جهاد الاصغریم
با نبی اندر جهاد اکبریم
قوت از حق خواهم و توفیق و لاف
تا به سوزن بر کنم این کوه قاف
سهل شیری دان که صفها بشکند
شیر آنست آن که خود را بشکند
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
سلام و عرض ادب به مانای مهربان با سپیدی روبه رو هستیم که می خواهد
عادل دانشی در امشب ستاره نام تو را داد می زند
درود مانای عزیز سپاس از نقد و حسن نظرت البته من خودم رو شاعر نمی
مانا جان این را از صمیم دلم می گویم بابا طارق فدای فرزند
مهرداد مانا در امشب ستاره نام تو را داد می زند
چنین در روایات خوانده ایم که عدالت و حکمت در نزد علی پسر ابیطالب بوده
۱- دفتر اول ( زیر سایه ی خورشید ) سالهای ۷۸ و ۷۹ ۲- دفتر دوم (
بستن فرم