🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
پیری بدون چوب عصا میخورد زمین مردان خامِ کوچهی غم، بنگ میزنند اِشغال گشته مرکز امداد؛ ملّتی از
سپاسگزارم... بزرگوارید🙏🙏🙏🌺🌺🌺
سپاسگزارم دوست بزرگوارم جناب گیوه چیان... زنده باشید ... 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
درود جناب وحدتی ... سپاس از لطف و بداهه زیبایتان 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
درود و عرض ارادت ممنونم زنده باشید🙏🏼
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26657
تعداد مطالب: 2893
تعداد کل نظرات و نقدها:146854
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
ای اولی اجنحه مرغان سر خویش
برده از شرم تو زیر پر خویش
کار آدم ز حیایت شده سخت
ستر خود ساخته از برگ درخت
شب ز انجم نظر افروخته ایست
چشم خجلت به زمین دوخته ایست
صبحدم گرد درت کار سپهر
اشکریزی بود از گرمی مهر
بنده جامی که کمین بدنه توست
در ره عجز سرافکنده توست
چون مه آورده رخ اندر کمی است
حلقه گشته به در محرمی است
محرم حلقه رازش گردان
وز در بیهده بازش گردان
گر بود حرص و هوا را بنده
ساز ازان بندگیش شرمنده
چون به شرمندگی افتاده شود
هر چه شرم آرد ازان ساده شود
زن رقم بر ورق سادگیش
حرف آزادی و آزادگیش
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
هزاران درود بر استاد طارق خراسانی عزیز و بزرگوار. بسیار بسیار خوشحالم که در این بحث
سلام جناب گیوه چیان سؤالی کرده اید ا ما از کجا آمده ایم، برای چه
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود مجدد جناب مانا خیلی خیلی از لطف شما ممنونم که با صبر و حوصله به
سلام حمیدجان در این مورد یک داستان کوتاه برایتان تعریف می کنم : روزی یک نفر از
حمید گیوه چیان در نامه ی اشتیاق
درود جناب مانای عزیز از اینکه وقتتان را میگیرم عذرخواهی میکنم اما بدلیل اینکه شما مطالعات
بستن فرم