🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

تکه ۱۸ : من از تو هیچ نبریدم که هستی یار دلبندم

(ثبت: 165680)

من از تو هیچ نبریدم که هستی یار دلبندم

تو را چون بنده‌ای گشتم به فرمانت کمر بندم

سواری چیست و چالاکی دلم بستی به فتراکی

خوشا و خرما آن دل که باشد صید دلبندم

بدین خوبی بدین پاکی که رویت ( … )

تو را از جمله بگزیدم بجز تو یار نپسندم

به امیدت طربناکم به عشقت ( … )

گهی از ذوق می‌گریم گهی از شوق می‌خندم

بسی تلخی چشیدستم که رویت را بدیدستم

به گفتار و لبت جانا تویی شکر تویی قندم

به عشقت زار و حیرانم ز مدهوشی پریشانم

ز غیرت بیخ غیرت را ز دل یکبارگی کندم

نهال عشق ای دلبر به باغ دل ( … )

حدیث مهربانی را به گیتی زان پراکندم

حدیث خویش بنوشتم چو آن گفتار ( … )

چو در دل مهر تو کشتم مبارک (باد پیوندم)

اگر چه نیست آرامم هنوزت عا(شق خامم)

بسوزان چون سپندم خوش به عشق ( … )

ایاز چاکرت گشتم به محمودی ( … )

به خود نزدیک گردانم چو خود را د( … )

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا