🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

شمارهٔ ۲ : از سمور و حریر بیزارم

(ثبت: 169319)

از سمور و حریر بیزارم

باز میل قلندری دارم

تکیه بر بستر منقش، بس

بر تنم، نقش بوریاست هوس

چند باشم مورع‌الخاطر

ز استر و اسب و مهتر و قاطر

تا کی از دست ساربان نالم

که بود نام او گم از عالم

چند گویم ز خیمه و الجوق

چند بینم کجاوه و صندوق

گر نباشد اطاق و فرش حریر

کنج مسجد خوش است، کهنه حصیر

گر مزعفر مرا رود از یاد

سر نان جوین سلامت باد

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا