🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درود بر شما 🌷🌷
درود خانم عبدلی قلمتان نویسا با آرزوی توفیق الهی 🌷🌷
درود مجدد زیباست با آرزوی توفیق الهی برای شما 😥🌷
مهدی سیدحسینی در امشب ستاره نام تو را داد می زند
درود جناب دانشی قلمتان نویسا اثرتان جاودان 🌷🌷
مهدی سیدحسینی در تو بهارم شده ای
درود استاد خراسانی بزرگوار با آرزوی سلامتی و توفیق الهی ماندگار باشید 🌷🌷
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26650
تعداد مطالب: 2890
تعداد کل نظرات و نقدها:146776
دی مرا عاشقکی گفت غزل میگویی
گفتم از مدح و هجا دست بیفشاندم هم
گفت چون گفتمش آن حالت گمراهی رفت
حالت رفته دگر باز نیاید ز عدم
غزل و مدح و هجا هرسه بدان میگفتم
که مرا شهوت و حرص و غضبی بود بهم
این یکی شب همه شب در غم و اندیشهٔ آن
کز کجا وز که و چون کسب کنم پنج درم
وان دگر روز همه روز در آن محنت و بند
که کند وصف لب چون شکر و زلف به خم
وان سه دیگر چو سگ خسته تسلیش بدان
که زبونی به کف آرم که ازو آید کم
چون خدا این سه سگ گرسنه را حاشاکم
باز کرد از سر من بندهٔ عاجز به کرم
غزل و مدح و هجا گویم یارب زنهار
بس که با نفس جفا کردم و با عقل ستم
انوری لاف زدن سیرت مردان نبود
چون زدی باری مردانه بیفشار قدم
گوشهای گیر و سر راه نجاتی بطلب
که نه بس دیر سر آید به تو بر این دو سه دم
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
درود بر شما جناب خراسانی عزیز🌹🌱♻️
دوستت دارم یعنی زمین خیس دیدگان من قالیچه ی قدمهای توست !! دست تو که مال من
سلام مانا جان این صفحه متعلق به دخترم سارا ست هنوز لینگ را برایش ارسال نکرده
سلام اول از سارا بگویم که نام خواهر من نیز هست و از جانب ایشان
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب سپاسگزارم
بستن فرم