🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

شمارهٔ ۳۶ : ساکن کنعان مهجوری خلیل

(ثبت: 205180)

ساکن کنعان مهجوری خلیل

آن که چون یعقوب باشد ممتحن

وان که هست از تیشهٔ صبر و شکیب

کوه اندوه و بلا را کوه کن

آنکه هرگز جز حدیث درد عشق

برنیاید از لب او یک سخن

چون غم و درد نهانش کرده بود

فارغ از هر محفل و هر انجمن

داشت چون وحشی غزالان روز و شب

وحشت از پیر و جوان و مرد و زن

کرد پیدا بهر خود غمخانه‌ای

آن گرفتار بلایا و محن

کرد معمور آن مصیبت خانه را

بهر اندوه و ملال خویشتن

کرد چون تعمیرش و آن غمکده

گشت نو از گردش چرخ کهن

کلک هاتف از پی تاریخ آن

زد رقم معمور شد بیت الحزن

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا