🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
امیر وحدتی "یگانه" در پول میکاپ و کت و دامن و شلوار نداشت
دروده بر ادیب شایسته و طنزپرداز گرامی جناب سید حسینی که مثل همیشه زیبا سروده
امیر وحدتی "یگانه" در ای که هستی با تمام اطلسی ها آشنا
درود بر استاد سید حسینی عزیز. بسیار شیوا و زیبا سروده اید. نبض قلمتان سبز و
امیر وحدتی "یگانه" در ای باخبر ز حال خراب ندارها
درود و عرض ادب جناب سید حسینی عزیز. باز مثل همیشه شعری دلنشین مهمانتان شدم.
امیر وحدتی "یگانه" در تسلیم حادثه
درودها بر جناب استاد حجت . از شاهکار قلم زرنگارتان لذت بردم. عالی است. قلمتان و نفستان مانا. بداهه
امیر وحدتی "یگانه" در عالم دیوانگان
عرض ادب و ارادت بر جناب استاد سید حسینی و سپاس از بنده نوازی تان. 🥀🥀💙🥀🥀
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26657
تعداد مطالب: 2893
تعداد کل نظرات و نقدها:146828
شعرپاک تولد این عزیزان را تبریک میگوید:
هر که در بند زلف یار بود
در جهانش کجا قرار بود؟
وانکه چیند گلی ز باغ رخش
در دلش بس که خار خار بود
وانکه یاد لبش کند روزی
تا قیامت در آن خمار بود
کارهایی که چشم یار کند
نه زیاری روزگار بود
فتنههایی که زلفش انگیزد
همه خود نقش آن نگار بود
از فلک آنکه هر شبی شنوی
نالهٔ بیدلان زار بود
نفس عاقشان او باشد
آن کزو چرخ را مدار بود
یک شبی با خیال او گفتم:
چند مسکین در انتظار بود؟
روی بنما، که جان نثار کنم
گفت: جان را چه اعتبار بود؟
تا تو در بند خویشتن مانی
کی تو را نزد دوست بار بود؟
نبود عاشق آنکه جوید کام
عشق را با غرض چه کار بود؟
عاشق آن است کو نخواهد هیچ
ور همه خود وصال یار بود
ای عراقی، تو اختیار مکن
کانکه به بود اختیار بود
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
سلام و عرض ادب به مانای مهربان با سپیدی روبه رو هستیم که می خواهد
عادل دانشی در امشب ستاره نام تو را داد می زند
درود مانای عزیز سپاس از نقد و حسن نظرت البته من خودم رو شاعر نمی
مانا جان این را از صمیم دلم می گویم بابا طارق فدای فرزند
مهرداد مانا در امشب ستاره نام تو را داد می زند
چنین در روایات خوانده ایم که عدالت و حکمت در نزد علی پسر ابیطالب بوده
۱- دفتر اول ( زیر سایه ی خورشید ) سالهای ۷۸ و ۷۹ ۲- دفتر دوم (
بستن فرم