🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۲۴ : نوبت حسن ترا لطف تو گر پنج کند

(ثبت: 159263)

نوبت حسن ترا لطف تو گر پنج کند

عشق تو خاک تلف بر سر هر گنج کند

قبلهٔ روی ترا هرکه شبی برد نماز

چار تکبیر دگر روز بر این پنج کند

نرگس مست تو هشیارترین مرغی را

سینه چون نار کند چهره چو نارنج کند

عقل بر سخت لبت را به سخن گفت این است

زانکه در مهد همی طفل سخن‌سنج کند

رخ و اسبی بنهد روز و رخت را آن‌کس

کز مه یک شبه هر مه رخ شطرنج کند

غم و رنج تو اگر نام و نشانم ببرد

بی‌غم و رنج مبادم اگرم رنج کند

دامن چون تو پری دست گهر گیرد و بس

وای آنکس که طمع در تو به نیرنج کند

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا