🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
درود مجدد زیباست با آرزوی توفیق الهی برای شما 😥🌷
مهدی سیدحسینی در امشب ستاره نام تو را داد می زند
درود جناب دانشی قلمتان نویسا اثرتان جاودان 🌷🌷
مهدی سیدحسینی در تو بهارم شده ای
درود استاد خراسانی بزرگوار با آرزوی سلامتی و توفیق الهی ماندگار باشید 🌷🌷
مهدی سیدحسینی در ای باخبر ز حال خراب ندارها
درود بر شما سپاس از حضور گرمتون و نگاه زیباتون 🌷🌷
مهدی سیدحسینی در ای باخبر ز حال خراب ندارها
درود استاد نظر لطف شماست زیبا می خوانید سپاس از حضور گرمتون 🌷🌷
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26650
تعداد مطالب: 2890
تعداد کل نظرات و نقدها:146774
ز هجران تو جانم میبرآید
بکن رحمی مکن کاخر نشاید
فروشد روزم از غم چند گویی
که میکن حیلهای تا شب چه زاید
سیهرویی من چون آفتابست
به روز آخر چراغی میبباید
به یک برف آب هجرت غم چنان شد
که از خونم فقعها میگشاید
گرفتم در غمت عمری بپایم
چه حاصل چون زمانه مینپاید
درین شبها دلم با عشق میگفت
که از وصلت چه گویم هیچم آید
هنوز این بر زبانش ناگذشته
فراقت گفت آری مینماید
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
درود بر شما جناب خراسانی عزیز🌹🌱♻️
دوستت دارم یعنی زمین خیس دیدگان من قالیچه ی قدمهای توست !! دست تو که مال من
سلام مانا جان این صفحه متعلق به دخترم سارا ست هنوز لینگ را برایش ارسال نکرده
سلام اول از سارا بگویم که نام خواهر من نیز هست و از جانب ایشان
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب سپاسگزارم
بستن فرم