🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۱۵۹ : ماه را با نور رویش بیش مقداری نماند

(ثبت: 162721)

ماه را با نور رویش بیش مقداری نماند

مشک را با بوی زلفش بس خریداری نماند

تا برآمد در جهان آوازهٔ زلف و رخش

کیمیای کفر و دین را روز بازاری نماند

در جهان هر جا که یاد آن لب میگون گذشت

ناشکسته توبه و نابسته زناری نماند

گر در این آتش که عشق اوست در درگاه او

آبروئی ماند کس را آب ما باری نماند

آن زمان کز بهر دو نان عشق او خلعت برید

ای عفی‌الله خود نصیب من کله‌واری نماند

واندر آن بستان کز او دست خسان را گل رسید

ای عجب گوئی برای چشم من خاری نماند

شرط خاقانی است با جور و جفایش ساختن

خاصه اکنون کاندرین عالم وفاداری نماند

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا