🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
راستی در نوشتن عنوان شعر کمی عجول بوده ای . می توانی ویرایش کنی
مهدی عزیز امید که رستگار شوی . و اما انسانها همیشه کشته می شوند .
هر بژی ماده گیان ... مرا یاد زنده یاد " شیرکو بیکس " انداختی. و
سلام و فقط کافی ست ، زمان ویرایش ، شیدای شیرین سخن، یک علامت سوال را
مهرداد مانا در ای باخبر ز حال خراب ندارها
صحبت تان کلا نیکوست و نیکوتر آنکه به نظم و طبع آراسته است و زیباتر
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26650
تعداد مطالب: 2890
تعداد کل نظرات و نقدها:146804
گفت لبم ناگهان نام گل و گلستان
آمد آن گلعذار کوفت مرا بر دهان
گفت که سلطان منم جان گلستان منم
حضرت چون من شهی وآنگه یاد فلان
دف منی هین مخور سیلی هر ناکسی
نای منی هین مکن از دم هر کس فغان
پیش چو من کیقباد چشم بدم دور باد
شرم ندارد کسی یاد کند از کهان
جغد بود کو به باغ یاد خرابه کند
زاغ بود کو بهار یاد کند از خزان
چنگ به من درزدی چنگ منی در کنار
تار که در زخمهام سست شود بگسلان
پشت جهان دیدهای روی جهان را ببین
پشت به خود کن که تا روی نماید جهان
ای قمر زیر میغ خویش ندیدی دریغ
چند چو سایه دوی در پی این دیگران
بس که مرا دام شعر از دغلی بند کرد
تا که ز دستم شکار جست سوی گلستان
در پی دزدی بدم دزد دگر بانگ کرد
هشتم بازآمدم گفتم و هین چیست آن
گفت که اینک نشان دزد تو این سوی رفت
دزد مرا باد داد آن دغل کژنشان
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
مهرداد مانا در امشب ستاره نام تو را داد می زند
چنین در روایات خوانده ایم که عدالت و حکمت در نزد علی پسر ابیطالب بوده
۱- دفتر اول ( زیر سایه ی خورشید ) سالهای ۷۸ و ۷۹ ۲- دفتر دوم (
درود بر شما جناب خراسانی عزیز🌹🌱♻️
دوستت دارم یعنی زمین خیس دیدگان من قالیچه ی قدمهای توست !! دست تو که مال من
سلام مانا جان این صفحه متعلق به دخترم سارا ست هنوز لینگ را برایش ارسال نکرده
بستن فرم