🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۴۱۱ : دلم چو دیده و تو چون خیال در دیده

(ثبت: 196429)

دلم چو دیده و تو چون خیال در دیده

زهی مبارک و زیبا به فال در دیده

به بوی وصل دو دیده خراب و مست شده‌ست

چگونه باشد یا رب وصال در دیده

چو دیده بیشه آن شیرمست من باشد

چه زهره دارد گرگ و شکال در دیده

دو دیده را بگشا نور ذوالجلال ببین

ز فر دولت آن خوش خصال در دیده

چو چتر و سنجق آن رشک صد سلیمان دید

گشاد هدهد جان پر و بال در دیده

چو آفتاب جمالش بدیده‌ها درتافت

چه شعله‌هاست ز نور جلال در دیده

چو عقل عقل قنق شد درون خرگه جسم

عقول هیچ ندارد مجال در دیده

دو دیده مست شد از جان صدر شمس الدین

چه باده‌هاست از او مال مال در دیده

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا