🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۵۴ : چه کردم؟ دلبرا، از من چه دیدی؟

(ثبت: 179871)

چه کردم؟ دلبرا، از من چه دیدی؟

که کلی از من مسکین رمیدی

چه افتادت که از من سیر گشتی؟

چرا یک بارگی از من بریدی؟

من از عشقت گریبان چاک کردم

تو خوش خوش دامن از من در کشیدی

نگویی تا چه بد کرد بجایت؟

که روی نیکو از من در کشیدی

بسی گفتم که: مشنو گفت دشمن

علی رغم من مسکین شنیدی

اگر کام تو دشمن کامیم بود

به کام خویشتن، باری، رسیدی

چرا کردی به کام دشمنانم؟

نگویی تا: درین معنی چه دیدی؟

به تیر غمزه جان و دل چه دوزی؟

که از رخ پردهٔ صبرم دریدی

نچیده یک گل از بستان شادی

ز غم صد خار در جانم خلیدی

مکن آزاد مفروشم، اگر چه

به خوبی صد چو من بنده خریدی

گزیدی هر کسی را بهر کاری

عراقی را ز بهر غم گزیدی

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا