🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۲۹۳ : ای عاشقان گیتی یاری دهید یاری

(ثبت: 159432)

ای عاشقان گیتی یاری دهید یاری

کان سنگدل دلم را خواری نمود خواری

چون دوستان یکدل دل پیش تو نهادم

بسته به دوستی دل بنموده دوستداری

گفتم که دل ستانم ناگاه دل سپردم

بر طمع دلستانی ماندم به دل‌سپاری

کی باشد این بخیلی با وی به دادن دل

کی باشد از لبانش یکباره سازواری

گوید همی چه نالی یاری چو من نداری

یاریست آنکه ندهد هرگز به بوسه یاری

دشمن همی ز دشمن یک روز داد یابد

من زو همی نیابم بوسی به صبر و زاری

جز صبر و بردباری رویی همی نبینم

چون عاشقم چه چاره جز صبر و بردباری

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا