🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
مهدی سیدحسینی در ای باخبر ز حال خراب ندارها
درود و سپاس از حضور گرمتون شاد و سلامت باشید 🌷🌷
مهدی سیدحسینی در ای باخبر ز حال خراب ندارها
سپاس از لطفتون زنده باشید به مهر 🌷🌷
مهدی سیدحسینی در نامه ی اشتیاق
درود جناب مانا بهره بردم زیباست با آرزوی سلامتی و توفیق الهی قلمتان سبز و ماندگار
در سراب
بسیار دلنشین و جذاب و روحبخش
راستی در نوشتن عنوان شعر کمی عجول بوده ای . می توانی ویرایش کنی
اعضا تایید شده: 1775
تعداد اشعار: 26650
تعداد مطالب: 2890
تعداد کل نظرات و نقدها:146808
از سر کوی تو ما بی سر و سامان رفتیم
تشنه و مرده ز سرچشمه حیوان رفتیم
ما چو یعقوب به مصر، از پی دیدار عزیز
آمدیم اینک و با کلبه احزان رفتیم
چند گویند رقیبان به غریبان فقیر
که گدایان بروید از در ما، هان رفتیم
سالها ما به امید نظری سرگردان
بر سر کوی تو گشتیم و به پایان رفتیم
چون مگس گرز سر خوان تو ما را راندند
تو مپندار که ما از سر این خوان رفتیم
ما چو آب گذران در قدم سرو سهی
سر نهادیم خروشنده و گریان رفتیم
بلبلانیم چو ما را ز بهار تو نبود
هیچ برگی و نوایی ز گلستان رفتیم
ما نکردیم گناهی حرجی بر ما نیست
جان سپردیم به عشق تو و بیجان رفتیم
سر من رفت و نرفتم ز سر پیمانت
للهالحمد که ما با سر و پیمان رفتیم
عشق چون بیسر و پایی مرا پیش تو دید
گفت حیف است که ما بر سر سلمان رفتیم
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :
مهرداد مانا در امشب ستاره نام تو را داد می زند
چنین در روایات خوانده ایم که عدالت و حکمت در نزد علی پسر ابیطالب بوده
۱- دفتر اول ( زیر سایه ی خورشید ) سالهای ۷۸ و ۷۹ ۲- دفتر دوم (
درود بر شما جناب خراسانی عزیز🌹🌱♻️
دوستت دارم یعنی زمین خیس دیدگان من قالیچه ی قدمهای توست !! دست تو که مال من
سلام مانا جان این صفحه متعلق به دخترم سارا ست هنوز لینگ را برایش ارسال نکرده
بستن فرم