🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۳۰ : خسته‌ام ای یارو ندارم، طبیب

(ثبت: 166660)

خسته‌ام ای یارو ندارم، طبیب

هیچ طبیبی نبودچون حبیب

آه! که بیمار غمت، عرض حال

کر دو نفر مود جوابی، طبیب

یک هوسم هست، که در پای تو

جان بدهم، کوری چشم رقیب

می‌سپرم راه هوایت، به سر

این ادب آن نیست، که داند، ادیب

عاشق مسکین، که غریب است و زار

گر بنوازیش، نباشد غریب

طالب وصل توام، اما چه سود

سعی تو چو سلمان نباشد، نصیب

تا ز در بسته نگردد ملول

« نصر من الله و فتح قریب»

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا