🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل شمارهٔ ۹۴ : آن را که غمت ز در براند

(ثبت: 179711)

آن را که غمت ز در براند

بختش همه دربدر دواند

وآن را که عنایت تو ره داد

جز بر در تو رهی نداند

وآن را که قبول عشقت افتاد

جان را بدهد، غمت ستاند

عاشق که گذر کند به کویت

جان پیش سگ درت فشاند

با وصل بگو که: عاشقان را

از دست فراق وارهاند

بیچاره دلم که کشتهٔ توست

دور از رخ تو نمی‌تواند

بویی به نسیم کوی خود ده

تا صبحدمی به دل رساند

کین مرده به بوت زنده گردد

وز عشق رخت کفن دراند

مگذار که خسته دل عراقی

بی‌عشق تو عمر بگذراند

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا