🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل ۴۵ : ما امید از طاعت و چشم از ثواب افکنده‌ایم

(ثبت: 165965)

ما امید از طاعت و چشم از ثواب افکنده‌ایم

سایهٔ سیمرغ همت بر خراب افکنده‌ایم

گر به طوفان می‌سپارد یا به ساحل می‌برد

دل به دریا و سپر بر روی آب افکنده‌ایم

محتسب گر فاسقان را نهی منکر می‌کند

گو بیا کز روی مستوری نقاب افکنده‌ایم

عارف اندر چرخ و صوفی در سماع آورده‌ایم

شاهد اندر رقص و افیون در شراب افکنده‌ایم

هیچکس بی‌دامنی تر نیست لیکن پیش خلق

باز می‌پوشند و ما بر آفتاب افکنده‌ایم

سعدیا پرهیزگاران خودپرستی می‌کنند

ما دهل در گردن و خر در خلاف افکنده‌ایم

رستمی باید که پیشانی کند با دیو نفس

گر برو غالب شویم افراسیاب افکنده‌ایم

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا