🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

غزل ۴۸ : خداوندی چنین بخشنده داریم

(ثبت: 165968)

خداوندی چنین بخشنده داریم

که با چندین گنه امیدواریم

که بگشاید دری کایزد ببندد

بیا تا هم بدین درگه بزاریم

خدایا گر بخوانی ور برانی

جز انعامت دری دیگر نداریم

سرافرازیم اگر بر بنده بخشی

وگرنه از گنه سر برنیاریم

ز مشتی خاک ما را آفریدی

چگونه شکر این نعمت گزاریم

تو بخشیدی روان و عقل و ایمان

وگرنه ما همان مشتی غباریم

تو با ما روز و شب در خلوت و ما

شب و روزی به غفلت می‌گذاریم

نگویم خدمت آوردیم و طاعت

که از تقصیر خدمت شرمساریم

مباد آن روز کز درگاه لطفت

به دست ناامیدی سر بخاریم

خداوندا به لطفت باصلاح آر

که مسکین و پریشان روزگاریم

ز درویشان کوی انگار ما را

گر از خاصان حضرت برکناریم

ندانم دیدنش را خود صفت چیست

جز این را کز سماعش بیقراریم

شرابی در ازل درداد ما را

هنوز از تاب آن می در خماریم

چو عقل اندر نمی‌گنجید سعدی

بیا تا سر به شیدایی برآریم

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا