🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

قطعه شمارهٔ ۱۶۱ : مرحبا ای آصف جم قدر کیوان رفعتم

(ثبت: 167178)

مرحبا ای آصف جم قدر کیوان رفعتم

کز سم اسب به مژگان گرد ره بزدودمی

بر جگر نگذاشت چرخم آب گونه دیده را

تا زدی آب رهت سقاییش فرمودمی

آفتابی سوی مغرب رفته و باز آمده

کاشکی من سایه وار اندر رکابت بودمی

من سر و پایی ندارم گر سرم بودی و پا

زین بشارت پای کوبان بر فلک سر سودمی

عزم استقبال کردم گشت مانع درد پا

گر سرم کردی مدد کی درد پا بستودمی

هست درد پا و در سر نیست سامانی مرا

گر سرم بودی به ره این ره به سر پیمودمی

ملک می‌گوید که ظلت کاش بودی جاودان

بر سر من تا منت در سایه می‌آسود می

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا