🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

(۵) حکایت در ذمّ دنیا : چنین گفتست آن پاکیزه گوهر

(ثبت: 181552)

چنین گفتست آن پاکیزه گوهر

که دینی دوست از سگ هست کمتر

چو مرداریست این دنیای غدّار

سگان هنگامه کرده گردِ مردار

چو سگ زان سیر شد بگذارد آنرا

که تا یک سگ دگر بردارد آنرا

ذخیره نهد او از هیچ روئی

نیندیشد ز فردا نیز موئی

ولی هر کس که دنیاجوی باشد

همیشه در طلب چون گوی باشد

چو گوئی می‌دود دایم ز عادت

که تا یک دم کند دنیا زیادت

اُمید عمر یک روزش نه وانگاه

غم صد ساله بر جانش بیک راه

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا