🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

(۹) حکایت ابوبکر سفاله : چنین گفتست بوبکر سفاله

(ثبت: 181367)

چنین گفتست بوبکر سفاله

که با او هست پیوسته حواله

همی گویند در آبم نشانده

که هرگز تر مگرد ای باز مانده

که گرچه غرقهٔ امّا چنانی

که گر تر گردی از تر دامنانی

مشو تر گر چه در آبی همیشه

درین معرض چه سنجد شیر بیشه

که داند تا درین اندوه مردان

چگونه زار در خونند گردان

اگر این درد بودی حاصل تو

جهانی خون گرفتی ازدل تو

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند :

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا