![بهاره کیانی قلعه سردی](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2021/10/PicsArt_09-22-11.58.36-scaled-e1635244415334.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
میکند مستِ مرا موی پراکندهی تو
رو شده چال فریبندهای از خندهی تو
وصفِ چشمان تو در شعر نمیگنجد، آه
شاعری کو نشود عاشق و شرمندهی تو
بیخود از خود شدهام جان و دلم میدردد
واژهای نیست چرا لایق و ارزنده ی تو
تو از آغوشِ خدا آمدهای یعنی که
هیچ شعر و غزلی نیست برازندهی تو
به خداوند قسم نیست اسیری جز من
عاشقِ بندِ تو و بندهی پایندهی تو
دل به دریا زدم و غرقِ نگاهت شدهام
مثل پروانهی در شعلهی سوزندهی تو
آه… ای کاش کسی حال مرا میفهمید
درد سختیست گذر از تو و آیندهی تو
✍ #بهاره_کیانی
۹۹/۲/۳۰
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (8):
خرداد 5, 1399
سلام
این سروده در قالب غزل در محتوای عاشقانه
در سلاست و روانی در زبانی یکدست و روان و بی تکلف
موفق به ختام ارزنده ی خود می رفت آغاز درخوبی و بلکه عالی خود بود در آرایش معنی و لفط
که آرایش لفظی اش در واج آرایی حرف”م ” موج می زد ودر معنی هم عالی بود
“میکند مستِ مرا موی پراکندهی تو
رو شده چال فریبندهای از خندهی تو”
این “چال فریبنده “مضمونی بدیع آفریده و حسن بود و تازگی داشت و فراوانی و زیبایی در مضومن حادث می کرد به همین تصویر و ضمنا مصور بود
و ترسیم خنده و فریبایی ارزنده در این تصویر عالی بود ونشان چیره دستی و مضمون آفرینی ناب بود
و در نادری چاه زنخدان را به ذهن متبادر می کرد این چال که از خنده حادث شده است
و
ضمنا ” رو شدن”خود داستان دیگری داشت که کنایه از افشا شدن داشت ودیگر مهمترش این بود که ” روشده” معنی ایهامی دورش این بود که به ذهن می رسید اون چال و یا این
خنده همه ی صورت را پو.شانده با توجه به معنی رو که صورت بود
و
ضمنا ایهام تناسب بود که آرایش معنوی عالی داشت و بیت شروع مشحون مضمون و ادبییتی در خور بود و این در خور تحسین بود
و متن هم که بر همین سیاق نغز و نرمی لفظ و معنی می رفت
وپایان هم خیلی خوب بود و با آرزو همراه بود وشرح این غزل بیشتر بسی از اینست که آمد اما بقدر ضیق وقت همین اندک از خروار مشتی بود که بسنده بود
و علاو مطلبی که باید گفت اینست که در آخر مصرع بیت سوم ” می دردد ”
یک نوع هنجار گریزی در دستور زبان بودکه خوب نشسته بر اریکه ی سخن و در شعر اقدامی بس عالیست که کار شعر را بهینه کرده و دستبردش را در ساختمان فعل قابل توجیه می کرد و نامانوس و غریب نبود گرچه خارج از دستور اما شعر وسرایش آن را بر می تابید و زبان هم بروز بود وبی تکلف و قادر به ادای مضمون و ارسال پیام بود و سرایشی موفق و ارجمند بود
پاسخ
خرداد 5, 1399
سلام بانو کیانی
دستمریزاد و خداقوت
غزل زیباییست
با واژهی “میدردد” نتونستم خوب ارتباط برقرار کنم
موفق باشید
عزت زیاد
🌷🌷🌷
پاسخ
خرداد 6, 1399
🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
خرداد 6, 1399
درودها بهاره بانوی نازنین
عارفانه – عاشقانه ی زیبایی خواندم
دست مریزاد بانوی جان🌺
پاسخ
خرداد 6, 1399
خدا بهتون طول عمر و سلامتی بده…بسیار زیبا بود…زیباتر از همیشه.
پاسخ
خرداد 6, 1399
درود و مهر و سلام
“تو از آغوشِ خدا آمدهای یعنی که
هیچ شعر و غزلی نیست برازندهی تو”
به حق که این بیت را خطاب به شاعرش میتوان گفت
برازنده و زیبا قلمی دیگر از شما خواندم
مثل همیشه غزلی دلنشین با زبانی امروزی و پر شور
آفرینها بهاره جان
نویسا و مانا باشی عزیزم
👏👏👏👏👏👏👏👏
پاسخ
بستن فرم