🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
اسم لیلی به لب آورد که آرامم کرد
من شدم قیص بنی عامر بدنامم کرد
گفته بودند که عشق پخته کند عاشق را
به یکی جلوه ز مهتاب رخش خامم کرد
کعبه ی عشق گمانم به سر کویش بود
به طواف حرمش بر تَنَم احرامم کرد
بس که من روزشمار غم دلدار شدم
تشنه ی جام شراب خُم خیامم کرد
هوش از سر ببرد هر که از او یاد کند
باده ای ساخته از واژه و در جامم کرد
گره از زلف گشود و گره زد بر دل من
حکم به اعدام دلم در ملا عامم کرد
من شبگرد نبرم جان ز سر کوی نگار
هدیه بر تربت من سوره ی انعامم کرد
محمد رضا شرعی
شبگرد
آبان ماه ۹۹
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (8):
آبان 1, 1401
درود بر شما جناب شرعی عزیز
احساس قشنگی دارید
زنده باشید به مهر
💐🙏💐
پاسخ
آبان 1, 1401
استاد ارجمند
ادیب فرزانه
از بذل محبت شما سپاسگزارم .
سپاس
پاسخ
آبان 1, 1401
سلام و درود و خدا قوت
جناب شرعی گرامی
پاسخ
آبان 1, 1401
سپاس از بزرگواری و بذل محبت شما
سپاس .
پاسخ
بستن فرم