🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
تو آخرین بهانه ای ، برای این ترانه ام
ترانه ای که گفته ام ، فقط به این بهانه ام
به انتظار نو بهار ، نشسته ای و خسته ای
چو برگ زرد گشته ای ، که می دهد نشانه ام
سکوت کرده ای و بغض ، دوباره پنجه می کشد
که فاش گوید این خبر ، به شعر عاشقانه ام
به روز در کنارمی ، نه با منی ، نه بی منی
چه می کنی که می رسی ، به خلوت شبانه ام
سفر کن ای سفیر عشق ، به باغ آرزو بیا
که از حضور عاشقت ، به گُل نشست جوانه ام
پری قصه های من ، اسیر دیو غصه شد
رها شوی پری اگر ، تو بشنوی ترانه ام
محمد رضا شرعی
شبگرد
آذر ماه 89
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
اسفند 11, 1401
پری قصه های من ، اسیر دیو غصه شد
رها شوی پری اگر ، تو بشنوی ترانه ام
سلام بر عزیز جانم
امروز خیلی گرفتار بودم و گاه گاه سری به سایت میزدم
ببخشید اگر دیر وقت به زیارت شعر زیبای تان نائل شده ام
بسیار عالی ست
در پناه خدا 🌱🌹👌👌👌👌👌👌🌹🌱
پاسخ
اسفند 12, 1401
پدر بزرگوارم
ادیب فرزانه
پیام های پر مهرتان موجب دلگرمی و شادی من است
سپاس از این همه مهر
سپاس از این همه محبت
سایه موجودتان بر سر ما ماندگار
پاسخ
بستن فرم