🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
می تراود درد
روی تنِ خسته ام
بر سرخیِ ترک خورده ی لبانم
در دلِ بی قرارم!
و لاشه ی چشمِ من
سوی خیالت
با نفسی پر از آه
چنگ می زند
افقِ گونه هایت را
و زلالیِ عطرِ تنت
و حرف هایت
نگاه جسمِ خسته ام را
از درد، لبریز
و لبانم
هذیان می گوید
که قیدِ لبانت را بزنم
و گیسوانِ خیست
گریه هایش را ارضاء می کند
روی دستانِ پینه بسته ام
و من هنوز
در پیِ چهار حرفم
که بچینم از گونه هایت…
محمدرضانعمت پور
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
مهر 30, 1398
درود بر شما گرامی🌺
پاسخ
مهر 30, 1398
درود بر ش ما
بسیار خوش آمدید
و به دیده ی پر مهر نگاه کردین
سپاسگزارم
در پناه حق
پاسخ
مهر 30, 1398
🍃🌺🌺🌺🌺🌺
پاسخ
آبان 1, 1398
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
پاسخ
بستن فرم