🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۴۰۱/۰۵/۲۳ |
| تعداد شعر: | 194 |
| تعداد مطالب: | 6 |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۳/۰۲/۰۸ |
باغبان رفت و خَمید قامت آلاله زِ داغ
تیره شد در نَظَرش روشنی چشم و چراغ
دور شد از سر او سایه ی آن سرو روان
مرغ بی دل نگرفت از گل نورسته سراغ
محمد رضا شرعی
شبگرد
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بهمن 3, 1402
سلام جناب شبگرد
اشعارت دلنشین و زیباست
در پناه خدا 🌱🌹👌👌👌👌👌👌🌹🌱
پاسخ
بهمن 8, 1402
استاد بزرگوارم
ادیب فرهیخته
خوشحالم که مورد پسند طبع ظریف پسندتان واقع شده است .
مهرتان ماندگار
پاسخ
بهمن 3, 1402
مثل همیشه زیبا سروده اید
در پناه خداشادکام باشید
💐🙏🌺💐🙏🌺
پاسخ
بهمن 8, 1402
مهربانوی سرزمینم
استاد بزرگوارم
چون همیشه بذل محبت کردید .
در مکتب شما مشق عشق می کنم .
مهرتان ماندگار
پاسخ
بستن فرم