🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
چمدان را سریع میبستی، من ولی میگداختم در خویش
تاکسی، بوق، دیر شد گفتی، من فقط غم نواختم در خویش
بعد باران شروع شد، من هم رفت در هم سِگِرمههایم، آه
ناگهان رو به سمت پژمردن، بیطمانینه تاختم در خویش
تو به سمتِ کجا؟ نمیدانم! رفتی و پشتِ پا زدی بر عشق
من ولی عشق را فقط آسان، پاکبازانه باختم در خویش
در من امّا از آن به بعد از من، جز تو چیزی نمانده بود آری
من، نه من، بلکه آن تو بودی تو، هر زمان سر فراختم در خویش
سر مگر از کجا در آوردند؟ سینه چاکان عشق پاک آیا؟
سر در آوردم از جنون با عشق، آس و پاسی شناختم در خویش
مثل آیینه هیزَم از عشقت، با خودم در ستیزم از عشقت
از خودم در گریزم از عشقت، با خودم هم نساختم در خویش
شدهام خامِ عشق و دیگر هیچ، مستم از جام عشق و دیگر هیج
بی وفایی چه میکنی با من؟ که وفا را فراخِ تَم در خویش
فارغ از غیر تو شدم والله، بیتو من بیخود از خودم والله
هر چه نفرین نثارِ جانم کن، من اگر سر به شاخِ تَم، در خویش
بی خیالی و بی مبالاتی! دارد آیا مگر مباهاتی؟
که بگویم به رویم افراطی تیغ عشق تو آختم در خویش
عشوه ات را به جان خریدارم، بستهای کم کمر به آزارم؟
میگدازانی از چه رو پس با، ماتمی یکنواختم در خویش
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
اردیبهشت 13, 1401
سلام حضرت استاد
عید سعید فطر مبارک
مانند همیشه عالی ست
لذت بردم
در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏👌🌹🌿
پاسخ
اردیبهشت 14, 1401
سلام. سپاسگزارم . زنده باشید🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
اردیبهشت 13, 1401
درود ها بسیار عالی
عید فطر مبارک
پاسخ
اردیبهشت 14, 1401
سلام و سپاس فراوان🌺🌺🌺🌺🌺
پاسخ
اردیبهشت 13, 1401
در من امّا از آن به بعد از من، جز تو چیزی نمانده بود آری
من، نه من، بلکه آن تو بودی تو، هر زمان سر فراختم در خویش
درودها استاد گرانقدر
بسیار بسیار زیبا
🌺🌺🌺🌺🌺
پاسخ
اردیبهشت 14, 1401
درودتان
ممنون و سپاسگزارم. زنده باشید🍃🙏🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹🌹🌿🌿🌿🌿🌿
پاسخ
اردیبهشت 14, 1401
استاد ارجمند جناب حاج محمدی
زیبایی قلمتان ستودنی است
شادکام باشیددر پناه خدا🌺🌺🌺
پاسخ
اردیبهشت 14, 1401
درود بر سرکار عالی🙏زنده باشید
پاسخ
بستن فرم