* سفــــــر …

🕊 غزلی از احمدرضا احمدی 🕊 …………………………

ظاهرآ یکی از معدود شعرهای احمدرضا احمدی که به شیوه ی سنتی و در قالب غزل برجای مانده است بثّ الشکوای زیر است که آن را خطاب به سهراب سپهری ــ زمانی که خارج از کشور به سر می برده است ــ سروده ؛ اما به دلایلی نامه برای سهراب ارسال نمی شود وبه دست استاد فقید مشفق کاشانی ــ که زمانی اخوانیات منظوم شاعران را گردآوری می کرده ــ افتاده است.
سالها پیش ــ در دهه ی شصت ــ استاد مشفق کاشانی غزل را در اختیار من گذاشت تا در صفحه ی شعر مجله ی جوانان امروز منتشر شود ؛ اما مناسبتی برای انتشارش پیش نیامد ، مضافآ این که سردبیر وقت مجله هم با انتشار شعر موافق نبود….
متأسفانه صدر و ذیل غزل حتی یک سطر منثور نوشته نشده تا از شأن نزول وتاریخ سروده شدنش خبر بدهد. اکنون به مناسبت درگذشت استاد احمدرضا احمدی غزل زیبای «مرگ رنگ» او خطاب به سهراب سپهری منتشر می شود..

✏️ عباس خوش عمل کاشانی ✏️

💕 مرگ رنگ 💕

شتاب از چه داری ، به مرگ رنگ سهراب
به بام بوم باید ، کمی درنگ سهراب

به آشتی گرایی ، تو راست آشنایی
پس از چه رو برآیی ، برای جنگ سهراب

شب است و کوه و ماهش ، مباش سدّ راهش
رود به وعده گاهش ، اگر پلنگ سهراب

شب سیاه رو را ، مگو که باش دورا
بد است محو او را ، به دست سنگ سهراب

هوای گریه دارم ، نمی شود نبارم
دلی است در کنارم ، همیشه تنگ سهراب.

🥀 احمدرضا احمدی 🥀

*امروز 21 تیر ماه 1402 شمسی ــ 12 جولای 2023 میلادی در «تقویم تاریخ» ………………..
*درگذشت «استاد حبیب سماعی» برجسته ترین تکنواز سنتور در سنوات اخیر (1324.ش)
*قیام مردم مشهد مقدس علیه کشف حجاب موسوم به «قیام گوهرشاد» (1314.ش)
*درگذشت «حسین علاء» از نخست وزیران رژیم پهلوی (1343.ش)
*درگذشت «آیت الله شیخ محمدتقی عندلیبی سبزواری» عالم برجسته ی شیعی در 98 سالگی (1387.ش)
*درگذشت «استاد احمد خلیلی» نقاش برجسته ونامبردار قهوه خانه ای (1387.ش)
*کشف کودتای موسوم به «نقاب» جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی در پایگاه هوایی نوژه (1359.ش)
*ورود «طارق بن زیاد» به اسپانیا پس از فتح آن سرزمین توسط مسلمانان (711.م)
*تولد «استفان گئورگه» شاعر برجسته ی آلمانی (1868.م)
*تولد «ماکس ژاکوب» شاعر برجسته ی فرانسوی (1876.م)
*تولد «پابلونرودا» شاعر بزرگ شیلیایی برنده ی جایزه ی نوبل در ادبیات (1904.م)
انفجار هتل «ملک داود» در بیت المقدس و کشته شدن 104 نفر توسط گروه تروریستی «آراگون» به رهبری «مناخیم بگین»(1946.م)
*درگذشت «گریگوری پک» هنرپیشه ی برجسته ونامور امریکایی (2003.م).

*…و ر.اعتمادی هم رفت!…………………..

این دوسه روز گویا روزهای سالارمرگی است!دیروز احمدرضا احمدی رفت وامروز ر.اعتمادی….همچنین خبر رسید که «میلان کوندرا»هم پر کشیده است!
.
متأسفانه باخبرشدم که ر. اعتمادی، دوست عزیز و بزرگوار و از استادان من….نویسنده کتاب‌های عاشقانه و پرتیراز در نودسالگی از دنیا رفت. وی بنیانگذار و سردبیر اولین مجله با مخاطب ویژه نسل جوان ایران بود ( مجله جوانان امروز از نشریات موسسه اطلاعات در سال های ۱۳۴۵-۱۳۵۹) که در زمان شاه تیراژش را به 400 هزارنسخه رسانده بودکه خود رکوردی بزرگ بود.
مهدی رحیمی، ناشر کتاب‌های ر. اعتمادی با تأیید این خبر گفت: او ساعت یک و نیم شب گذشته در منزلش از دنیا رفت. مدتی بود که در بستر بیماری بود….به گفته او، مراسم تشییع‌ پیکر و خاکسپاری ر. اعتمادی احتمالا فردا، پنجشنبه، ۲۲ تیرماه، در بهشت‌ زهرای تهران برگزار شود. ….مراسم یادبود این نویسنده نیز روز شنبه، ۲۴ تیرماه، از ساعت ۱۸ تا ۲۰ در باشگاه راه‌آهن شهرک اکباتان برگزار خواهد شد. «دختر خوشگل دانشکده من»، «تویست داغم کن»، «گور پریا»، «برای که آواز بخوانم»، «خوب من»، «ساکن محله غم» (۱۳۴۳ توقیف شد)، «دیروز من دیروز تو»، «شاهین خبرنگار حوادث»، «شاهین در دام جاسوسان»، «شب ایرانی»، «کفش‌های غمگین عشق»، «شوک پاریسی»،‌ «یک لحظه روی پل»، «باربی»، «چشم‌ها»،‌ «آخرین ایستگاه شب»، «بازی عشق»، «جسور – زیبا ولی شیطان»،‌ «اتوبوس آبی»، «بازی عشق»،‌ «خانه سبز عسل»، «شاهد در آسمان»، «چهل درجه زیر شب»، «روزهای سخت بارانی»، «آبی عشق»، «هشت دقیقه تا برهوت»، «گل بانو»، «دختر شاه پریان»، «گل تی تی»، «عالیجناب عشق»،‌ «هزار و یک شب عشق»، «نسل عاشقان»، «هفت آسمان عشق»، «رنگ سرخ عشق»، «گنجشک‌های غم» و «بازی عشق» از آثار منتشرشده او هستند.
رجبعلی اعتمادی زاده بهمن ۱۳۱۲ مشهور به ر. اعتمادی نویسنده و روزنامه‌نگاری بود که به‌خاطر نوشتن رمان‌های عامه‌پسند و پرفروش شهرت دارد…..زنده یاد ر- اعتمادی از همکاران و استادان من بود. او همواره انسانی دگر اندیش محسوب می شد و نگاه ویژه ای به نسل جوان داشت. همواره با عشق به فرزندانش گام برمی داشت و با دلی پر از امید و چهره ای که همیشه با لبخند و مهربانی می درخشید در میان دوستان و آشنایان مشهور بود. وقتی در سال ۲۰۰۹ فرزند ارشد او، شهرزاد بر اثر بیماری سرطان درگذشت ، او بیش از هر زمان دیگر در خود فرو رفت . و از آن پس دلخوشی او دیدن فرزندان شهرزاد ؛ پارسا، کسری و مانای عزیز بود.
روح بلندش شاد و نام و یادش بلند باد.

«میلان کوندرا» بزرگترین نویسنده ی ادبیات جهان درگذشت! ……..
. میلان کوندرا نویسنده ی فرانسوی چک‌تبار و از بزرگترین نویسندگان ادبیات جهان در ۹۴ سالگی درگذشت….تلویزیون چک روز چهارشنبه ۲۱ تیر خبر درگذشت این نویسنده را اعلام کرد.
اغلب آثار کوندرا به ده‌ها زبان از جمله زبان فارسی ترجمه شده و یکی از نویسندگان محبوب خوانندگان ایرانی بود.
رمان معروف او، «سبکی تحمل‌ناپذیر هستی» که از ان اقتباس سینمایی نیز شده، با عنوان «بار هستی» به فارسی ترجمه و منتشر شده است.
خبرگزاری رویترز نوشت کوندرا به دلیل سبک خاص خود در آمیزش وقایع پیش‌پاافتاده زندگی روزمره با دنیای بلندمرتبه ایده‌ها تحسین‌ها را برانگیخته بود.
با وجود اهمیت آثار و شهرت زیاد در جهان، کوندرا از گرفتن جایزه نوبل ادبیات بازماند، اما به عقیده منتقدان، او بدون تردید یکی از نویسندگان بزرگ جهان به ویژه در نیمه دوم قرن بیستم به شمار می‌رود.
پرویز همایون‌پور، مترجم آثار میلان کوندرا به فارسی، حین شنا در دریاچه لمان سوییس و بر اثر سکته در گذشته است.
گفتنی است چندسال پیش هم پرويز همايون‌پور سوم شهريور‌ماه در درياچه‌ي لمان ناپديد شد و جسدش يك هفته بعد در دهم شهریور پیدا شد.
برگردان کارهایی چون “بار هستی”، “هنر رمان” و “هویت” از میلان کوندرا نویسنده چک، از جمله ترجمه‌های پرویز همایون‌پور هستند. وی در سوییس به خاک سپرده شد و مراسمی در ایران به یادش برگزار شد

تا مراد خود بیابم سمت دریای جنون
بی هراس از موج های نامرادی می روم
بسیار زیبا
سلام و درود تان

سلام و عرض ادب استاد خوش عمل …
درود بر شما و دستمریزاد …
مثل همیشه فاخر 👏👏👏🌺🌺🌺

سلام و درود دوباره و عرض خداقوت
چند سال پیش که کمین در سایت شاعران پارسی زبان، عضو شده بودم(و البته در این اواخر بخاطر برخی اشعار سیاسی، حذفم کردند با این که سایت شان بسیار سیاسی بود و اواخر هم گویا سایت خودشان عملا منحل شده است)، شما خیلی مهربان بودید و توفیق مکالمه ای تلفنی هم با شما برایم به دست آمده بود و….
بعد که شعرهایی در قالب سروش در آن سایت قرار دادم و از شما هم تشویق طلبیدم، موضع سرسختانه ای در عدم حمایت گرفتید و با شعر سروش، خیلی نامهربان بودید و همواره برایم سوال بود که چرا و به خودم پاسخ می دادم که چون سنتی سرا هستید و با شعر سروش، نمی توانید کنار بیایید اما از این پاسخ، قانع نمی شدم چون سروش، آمیخته ای از شعر سنتی و شعر نو است و سروش هایی با رعایت وزن و قافیه و اصول شعر سنتی هم فراوان داریم.
بعدها که فرمودید (اگر اشتباه نکنم)
شعر سپید و حتی هایکو هم سروده اید، باز تعجبم بیش تر شد که پس این همه بی مهری شما به شعر سروش، بخاطر چه بود!
حال این که مثلا استاد حاج محمدی، مشوق ما بوده و حتی سروش هایی ناب هم سروده اند و در موارد مختلفی از راهنمایی های ایشان بهره برده ایم و همچنین برخی دیگر از اساتید از جمله بابا طارق عزیز، هماره تشویقگر بوده اند.
کاش جواب سوالم را بگیرم که علت نامهربانی شما با شعر سروش، چه بوده و آیا نظرتان تغییر کرده است؟

بسکه از جمع عزیزان دور ماندم عاقبت
در میان کوره راهی انفرادی می روم

آمدم ارام ارام از کویر درد و آه
مثل کاهی روی دوش گردبادی می روم

کرچه کالای جهان از رونق بازار ماست
حجره بی حاصلی بود، از کسادی می رود

سمت اگر بیراهه و تاریک باشد غصه نیست
با نشانی های خوبی که تو دادی می روم

توشه ام جز رنج بی پایان محنت ها نبود
با همان زخمی که در دل وا نهادی می روم

♤♤♤
✍ فی المجلس الادبا حضرت استاد خوش عمل کاشانی ی نازنین

حضرت استاد کاشانی بزرگوار
سایتون مستدام 🌹🌹🌹🌹

درود بر شما دوست ارجمندم.علاقه واعتقاد من به شخص شخیص شما اخیرا و در این پایگاه فزونی یافت و آن وقتی بود که غزلی بس فاخر و دلنواز از نتایج طبعتان شرف نشر یافت.پیش از آن نمی دانستم چنین طبع و تسلطی دارید…. البته متأسف هم شدم که چرا صاحب چنین طبعی به جای سرودن غزلهای جانانه وکاربرد همه ی آنچه در شعر سروش است در غزل ، راهی را پیش گرفته اند که (با کمال معذرت) اگر نه به هیچستان که به ناکجاآباد ختم خواهد شد!! در جواب پرسش عالی باید عرض کنم رأی ارادتمند ممتنع است.اعتقاد دارم ــ بنابر قول حضرت پروردگار در کلام الله ــ «کلّ حزب بما لدیهم فرحون»!….خود در این خصوص (کلیت شعر و شاعری) سروده ام:
بر سر «حیض الرّجال*» این همه دعوا چرا؟
فحش و فضیحت زچه؟ نعره وغوغا چرا؟

گر دگران می کنند ، فتنه گران می کنند
ذنب گران می کنند ، جان پدر ما چرا؟

خرمن شعر کثیر ، کس نخرد یک شعیر
بر سر جنس حقیر ، فتنه و بلوا چرا؟

شعر اگر سنتی یا که نو است و سپید
خیر کس از وی ندید شر ز توبر پا چرا؟

😊😊😊😊
* انوری ابیوردی در قصیده ای فرماید :

شعر داني چيست دور از روي تو حيض الرجال
قائلش گو خواه کيوان باش و خواهي مشتری

هان به معني هاي بکرش ننگري زيرا که نيست
حيض را در مبدأ فطرت گزير از دختري ……………………………………………………..

درود و عرض ارادت استاد ارجمندم جناب خوش عمل کاشانی گرامی
بسیار زیبا و پربار و پر مفهوم
لذت بردم

🌹🌹🌹❤️❤️❤️👏👏👏

سمت شب بوهای گلزاری که سهم خارهاست
نرمپوتر از نسیم بامدادی می روم

بال در بال کبوترهای بام آرزو
تا منای عشق بی بانگ منادی می روم

سلام حضرت استاد

صبح اول وقت شعر زیبای تان را خوانده و لایک کردم
کامنتی نوشتم ولی متاسفانه نت قطع شد
الان که به منزل رسیدم شکر خدا نت دار شدم‌

خیلی از این غزل زیبای تان لذت بردم

در پناه خدا شاد و سلامت باشید 🌿👏👏👏👏👌🌹🌿

درودتان باد جناب استاد خوش عمل کاشانی ادیب گرانقدر 🌞
غزلتان بسیار به جان و دل نشست ⁦☘️⁩🌺
زنده باد 👏👏👏👏
🍃🌷در مسیر کعبه ی دل تا کنم شوری به پا🌷🍃
🍃🌷با ترنّم های شیرین عبادی می روم🌷🍃

🥀هوای گریه دارم ، نمی شود نبارم
دلی است در کنارم ، همیشه تنگ سهراب🥀.

🥀 احمدرضا احمدی 🥀

یاد و نامشان تا همیشه سبز و جاوید باد
⁦☘️⁩🌸🌺🥀💚🥀🌺🌸⁦☘️⁩

صمیمانه سپاسگزارم از مطالب بسیار ارزشمندی که به اشتراک می گذارید
نویسا مانید وسبز وسرفراز
🍃⁦☘️⁩🌺🌸💖🌸🌺⁦☘️⁩🍃🙏💠

استاد ارجمند جناب دکتر خوش عمل کاشانی درود بر شما .
نعمتی است حضور شما در شعر پاک اشعار زیبا و تاریخ شیرین که ما را مهمان می کنید همه و همه نعمت هایی است که قدر شناس آنها خواهیم بود
بداهه تقدیم قلم شما
گم شدم در ذهن مغشوشی که می زد تیشه ام
بی هراس از طعنه ی ایل ِ عنادی می روم
👏👏💐👏💐👏💐👏💐👏💐🌿

سلام و عرض ادب استاد خوش‌عمل کاشانی ارجمند

عشق پایم را به زنجیر رهایی بسته است!
لنگ لنگان در مسیری غیر عادی می‌روم

زنجیر رهایی چه توصیف ارزشمندی بود. خواندن اشعارتان همیشه لذت‌بخش است.
سایه‌تان مستدام🌺🌸🌺🌸