🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
شده است شعر خوش و مِهر و وفای تو سَبَب
که بیایم به لب بام تو ای پیر اَدَب
غزلی تازه بخوانم ، من از این دفتر عشق
که بگیرد دهنم بار دگر طعم رُطَب
می شود تازه همه خاطره و یاد قدیم
ز تو ای شمع شب افروز من هر نیمه ی شب
شَرَری بر جِگَرِ سوخته انداخته ای
که بسوزد دل عاشق صفت من در تب
سوز ساز است که دمساز من زار شده
تا بگوید به تو از شور دل ما به طرب
شُهره ی شهر شود هر که شود مجنونت
شهره ی شهر نشد عاشق شبگرد ؟ عَجَب !
محمد رضا شرعی
شبگرد
مهر ماه 97
*تقدیم به استاد ارجمندم جناب حمید رضا مجیدیان
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
آذر 16, 1401
سلام و احترام
زیبا ست
مبارک جناب مجیدیان باشد
عالی سرودید
زنده باشید جناب شرعی عزیز
💐🌿🍃🙏👏👏👏👏🌹❤️
پاسخ
آذر 16, 1401
استاد ارجمندم
ادیب فرزانه
سپاس از بذل محبت شما
سپاس
پاسخ
آذر 16, 1401
تقدیمی زیبا و ارزشمندی بود
درودها برشما جناب شبگرد عزیز
قلمتون ماندگار 🍂🍁🍂🍁
پاسخ
آذر 19, 1401
ماه بانوی سرزمینم
سپاس از لطف شما
پیامتان موجب دلگرمی من است
سپاس.
پاسخ
بستن فرم