![بهاره کیانی قلعه سردی](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2021/10/PicsArt_09-22-11.58.36-scaled-e1635244415334.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
باز کن پنجره را تا که بفرماید عشق
از ازل تا به ابد تا تهِ جان باید عشق
رج به رج بند زدم حوصله ها را شاید
طاقت و صبر مرا باز بیفزاید عشق
نفس از سینه برون آمدنش سخت شده
به من و بخت بدم هیچ نمیآید عشق
هیچ کس سر نزده در دل من غیر از غم
خانه ی قلب من را کاش بیاراید عشق
بغض هر شب شده مهمان نگاهم اما…
وای بر من اگر از دیده فرو آید عشق
جای خالی تو با هرچه هنوزم خالیست
هیچکس مثل تو در سینه نمیزاید عشق
شاید این فاصله که بین منو توست شبی
آخرش رنگ غم و کینه شود شاید عشق
✍ #بهاره_کیانی_قلعه_سردی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (9):
تیر 2, 1399
سلام
غزلی زیبا، روان، نغز است
آفرین
در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👌🌿
پاسخ
تیر 2, 1399
🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
تیر 2, 1399
👌بسیار زیباست
پاسخ
تیر 3, 1399
درود مهربانو
شکوه قلمت استوار
در قالب غزل خوب و مسلط می سرایید
🌹👏👏👏
پاسخ
تیر 3, 1399
حسی غریب داشت و نوایی سوزناک…
زیبا بود و دلنشین نیز…
درود بر شما
پاسخ
تیر 3, 1399
از ازل تا به ابد تا تهِ جان باید عشق
آفرین غزل را خوب مینوازی وعشق را هم
هیچ عاشقی ندیدم غم به سراغش بیاید مگر در عشقش غشی باشد ..عشقهایی که غمگین میکنه ازروی نیاز است درحالیکه عشق در اوج بی نیازی ظهور میکند.عشقهای امروزی مثل عروس بی جهازاست یا قرمه بی پیاز و مومن بی نماز .جسارتم وببخشید چون عشق همسایمونه خوب میشناسمش گاهی شبها با هم خلوتی داریم ودرد دلی میکنیم .درود برشما
پاسخ
بستن فرم