🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 فریاد عشق

(ثبت: 224688) اردیبهشت 15, 1399 

 

وقتی با تُن صدای قشنگت بهم میگی دوست دارم

فراموش میکنم غصه هامو

کلنجار میروم با خودم و مکث میکنم

تا طرز نگاهت

زل زدنت

تکان خوردن لبهایت را به یاد داشته باشم

و هر بار بعد از شنیدن دوست دارم کلی ذوق میکنم

انگار مرتبه ی اول است که میشنوم

دلم قرص تر میشود برای با هم بودنمان

برای استارت یک زندگی مشترک

برای رسیدن به خوشبختی و آرزوهایمان

تو را نمیدانم ولی من با هر بار لبخندت محو تماشایت میشوم

و دوست دارم برایت بمیرم

چه زیبا میخندی

چه زیباست خنده بر لبت

دلم روشن است پای دوستت دارم هایت تا ابد و یک روز می ایستی

و دیگر من هیچگونه ترسی برای از دست دادن

دلت

لبخندت

چشمهایت

دستهایت ندارم

با هر لبخندت جوان و جوانتر میمانم

به طرز عجیبی دلم لک میزند برای یک اتفاق خاص

که آن سرش مشخص است

که دستهایت در دستانم

حلقه ی عشق را به آرامی وارد انگشت دستت میکنم

و دوست داشتنمان را با فریاد عشق رسمی میکنیم…

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا