🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
کاش
آفتابی بنشیند
بر ناله های وسیع بغض
از عشق بگوید
و تلخی اش
استخوانِ بی کسی ام را
نشکند
تا لا به لای سیم گیتار
میان امواجِ خیال
میان آغوشِ انگشتان
لحظه ای محو قدم های جاری
بر لبانِ قرمزت شوم
و در میان شادیِ شاپرک
غم را چال کنم
در سومین رنگ از رنگین کمان
و با حلقه ای طلایی
قلبت را تسخیر کنم
در تمامِ باورم
آنجا که فصل بهار
سبزی اش را به رخِ طبیعت می کشد
و نقاش
حرف هایش را نقاشی می کند
روی شاخه های خاطرهِ ساز، به طعم عشق!
محمدرضانعمت پور
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
دی 3, 1398
اصلا توکجایی….
آفرین
🌿
پاسخ
دی 4, 1398
درود بر شما گرامی🌺
پاسخ
دی 4, 1398
درود بر شما که با حضورتان مفتخرم کردید
شادزی
پاسخ
دی 4, 1398
ممنونم از نگاه زیباتون
درودتان باد
پاسخ
دی 8, 1398
بادرود و عرض ارادت
جناب نعمت پور عزیز
….
به هدف رشد و بالندگی عرصه ادبیات
از شما سرور ارجمند دعوت بعنوان عضوی از هیئت داوری کارگاه دوم، بنا به تخصص خود به سروده های ارسالی در این کارگاه، امتیاز دهید.
…
باتوجه به رویه های دهگانه، از۰ تا ۱۰ امتیاز و باتوجه به دیدگاه شخصی خود نیز اگر نکته ای بنظر می رسد مرقوم فرمائید.
با توجه به ناشناس بودن سرایندگان، ذیل هر سروده نتیجه داوری را قید فرمایید
ارادتمند
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌷🌸🌺🌸
پاسخ
بستن فرم