🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 مانا

(ثبت: 263999) شهریور 30, 1402 

 

تقدیم به شاعر ارزنده و ارجمند
مهرداد مانا

 

کوچکتر از آنم که سخن از تو بگویم
یا راه به جا پای تو ای یار بپویم

استاد سخن درد من این است که اینجا
کوچکتر از آنم که سخن از تو بگویم

خورشید کجا باخت به تو شعشعهُ نور
کز آینهُ روی تو تابیده به رویم

من هر چه دویدم نرسیدم سر کویت
ای کاش قدم رنجه کنی تا سر کویم

این گنج سُخن را ز کدام مخزن اسرار
جُستی که منم چو تو دگر باره بجویم

مهرت به دل عاشق شبگرد چنان است
کز باده ی عشق ات شده لبریز سبویم

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):

نقدها
  1. مهرداد مانا

    مهر 3, 1402

    جدای از آنکه این شعر مخاطبی خاص چون مانا داشت که خلعت گرانبهای چنین کلمات پرمهری را گردنش انداختند ، ذکر سه نکته را اوجب می دانم :
    اول آنکه شعر اگر نتواند به وجد بیاورد و برانگیزد ، در رسالت خود ناکام مانده است . و این شعر خوشبختانه از آن دست سروده هایی بود که احساس را بر می انگیخت .
    دوم شعر کلاسیک به هر حال ناگزیر از تبعیت بی چون و چرا از وزن بیرونی ست . همان طور که شعر سپید نیز ، بی وزن درونی لنگ است . در این شعر نیز کمترین خطای وزنی را شاهدیم و شاعر پرشور سایت _ به لطف کیمیای اش _ از عهده ی پرداخت وزن بر آمده است
    سوم گفتن این نکته است که در گلویم گیر کرده است : مانا را زیاد بزرگ نکنید . او نیز مثل همه ی دوستان دیگر آدمی ست با دو دست و دو پا که نان و آب می خورد و کار می کند و می خوابد و از کیف و حال های حلال و حرامش هم نمی گذرد . اتفاقا خانواده اش او را چندان از خود نمی دانند و قبولش ندارند . چون برایشان استرس زاست . گلاله اش از او فاصله گرفت چون معتقد بود این آدم فیلم است و هیچ سخن و حرکت واقعی از او نشنیده و ندیده است . نزدیکترین دوستانش به او مشکوکند و اعتمادی ندارند و با احتیاط و مراعات با وی تعامل می کنند . و میان قبیله ی خود نیز اگرچه اشتهار دارد ، اما او را منتقدان و دشمنانی جدی ست که به زعم ایشان ” مانا سم خالص است ” .
    خود من نیز چندان به مانا معتقد نیستم . که گشاده دستی و عدم جدیتش در زندگی باعث شده همچنان فقیر بماند . شاید تنها پوئن مثبت او این است که مورد اعتماد و حب کودکان است و هرجا که باشد از سر و کولش بالا می روند . و خوب مگر کودکان در اجتماع چه محلی از اعراب دارند ؟
    حالا وقتی می بینم در جایی ، عزیزی مرا گرامی تر از اندازه ی واقعی ام داشته و با چنین صله ی گرانبهایی می نوازد ، جز شرمندگی چیزی در چنته ام ندارم . و جز دعا و آرزویی نیک _ اگر مستجاب گردد _
    زنده بمانید و زندگی کنید شبگرد عزیزم🌷🌷🌺🌺❤❤

    • سلام و درود

      کوچکتر از آنم که سخن از تو بگویم
      یا راه به جا پای تو ای یار بپویم

      مهرت ماندگار مهرداد جان

نظرها 11 
  1. طارق خراسانی

    شهریور 30, 1402

    سلام شبگرد عزیز
    الحق شعر زیبایی ست
    شعری که حاوی شناخت است
    همینکه او را شناخته ای عالی ست
    اگر خود بینی و خودبارگی ها را کنار بگذاریم آنموقع می توان به ارزش ها پی ببریم و الا تا زمانی که محو دیدن خود هستیم محال است دیگری را ببینیم.
    نفس کار و خودِ کار عالی ست هم به شما عزیز جان و هم به فرزند نازنینم مانا تبریک می گویم به شما به خاطر کار زیبای تان و به او بخاطر این نفیسه ای که از سوی یک شاعر پاک دریافت می کند.
    غرور نابود کننده ی تمام ارزش هاست مبادا مغرور شویم.
    در پناه خدا 🌱👌👌👌👌👌👌👌❤️🌱

    • استاد بزرگوارم
      ادیب فرزانه
      سپاس بی کران از بذل محبت شما
      پیام های پر مهرتان موجب دلگرمی من است
      مهرتان ماندگار

  2. مهدی سیدحسینی

    شهریور 30, 1402

    درود جناب شبگرد
    صبحتون بخیر و شادی 🌹🌹

    • استاد سید حسینی عزیز و بزرگوار
      سلام و درود
      سپاس از بذل محبت شما
      مهرتان ماندگار

  3. سلیم حمادی

    شهریور 30, 1402

    جناب شبگرد عزیز

    من بامهرداد ماناصحبت کردم متاسفانه گوشیش روگم کرده و گفت گوشی ساده داره شاید یکی دوماه نباشه تاگوشی بخره و گفت سلام به جناب شرعی (شبگرد ) برسونو بگو یکی طلبت
    درپناه حق ،🌷🌷🌷

    • ای نفس خرم باد صبا
      از بر یار آمده ای مرحبا

      سلام و درود
      سپاس از پیام پر مهرتان ، یعقوبِ چشمم را به بوی پیراهنش بینا کردید .
      مهرتان ماندگار

  4. سینا دژآگه

    شهریور 30, 1402

    سلام و عرض ادب جناب شرعی ارجمند
    غزل زیبایی سروده‌اید و زیباتر آنکه شعر را به مانای عزیز تقدیم کرده‌اید.
    برای شما هر دو بزرگوار آرزوی بهترین‌ها را دارم.
    فقط اگر برای واج اضافه‌ی «م» در واژه‌ی «کدام» چاره‌ای بیندیشید، وزن سروده بی‌نقص خواهد شد.
    این گنج سُخن را ز کدام مخزن اسرار
    شاعرانگی‌هایتان پایدار🌸🌺🌸🌺

    • سینا جان نازنین
      شاعر ارجمند
      سپاس از بذل محبت شما
      سپاس از دقت نظر شما
      سپاس از این همه محبت
      سپاس

    • تو را من چشم در راهم

      شباهنگام

      که می گیرند در شاخ تَلاجَن سایه ها رنگ سیاهی

      وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم

      تو را من چشم در راهم

      شباهنگام

      در آن دم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند

      در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام

      گرم یادآوری یا نه، من از یادت نمی کاهم

      تو را من چشم در راهم.

  5. مهرداد مانا

    شهریور 31, 1402

    سلام
    به این صفحه برخواهم گشت … ایشالا با دست پر

    • تو را من چشم در راهم

      شباهنگام

      که می گیرند در شاخ تَلاجَن سایه ها رنگ سیاهی

      وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم

      تو را من چشم در راهم

      شباهنگام

      در آن دم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند

      در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام

      گرم یادآوری یا نه، من از یادت نمی کاهم

      تو را من چشم در راهم.

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا