![ابراهیم حاج محمّدی](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2021/10/IMG-20211021-WA0153-2-e1634843277353.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
ایمانِ ما پیرایه بر دین بست
در قلبِ ما شیطان چون آذین بست
بند قبای شیخ ما وا بود
بند قبایش را تموچین بست
از شیطنت عفریته ای فرتوت
با زلف خود بر ماه پرچین بست
محرابمان را باد با خود برد
طوفان برای باد بالین بست
از فرط نادانی گمان کردیم
راه آینه بر روی آیین بست
بر آمد از خسرو دغلکاری
فرهاد را با عشقِ شیرین بست
قدر سبکباری ندانستیم
تا بار ما را بخت سنگین بست
وجدانمان بدجور می لنگید
اسبِ طمع را نفس ما زین بست
پروا نکردیم از تبهکاری
خلقِ خدا ما را به نفرین بست
ناجوری اش شد آشکاراتر
عقدی که مَدّ ناجور با لین بست
شاه است مات امروز بیش از پیش
چون بر پیاده راه، فرزین بست
اندوه اندودیم چون یکریز
غم، شادمانی را به زوبین بست
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
مهر 22, 1400
درود بر جناب حاج محمدی نازنین
ادیب ارجمند
شعر طنز زیبایی است از قلم توانمندتان
که نکته های ارزشمند معنوی را در بر دارد
احسنت بر شما
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
◇◇◇
نازم به شیخی که قبای بی ریایش را
یک خان بی ایمان و بی دین بست
پاسخ
مهر 22, 1400
سلام و سپاس حضرت دوست جناب معصومی عزیز و ارجمند.
زنده باشید بزرگوار
پاسخ
مهر 23, 1400
درودها قلمتان مانا👏
پاسخ
مهر 23, 1400
درود سرکار عالی را و سپاس فراوان. زنده باشید و شاداب. یا علی.
پاسخ
بستن فرم