🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
میخک
آنکس که شد دلبند تو ، کی میرهد از بند تو
آشفته گردد حال دل ، با فتنه ی لبخند تو
برگرد تو پروانه سان ، گردم اگر سوزد پرم
منعم نکن از عشق خود ، سودی ندارد پند تو
لب را چه گویم مختصر ، کندویی ازشهد و شکر
با بوسه ای کام و دهن ، شیرین شود از قند تو
گفتم خریدارش تویی ، گرمای بازارش تویی
حقّا روا باشد دهد ، جان برسر سوگند تو
هر لحظه با سنبل رخان ، خلوت نشینی میکنی
گویی روایت میکنم، از زلف میخک بند تو
باید تو را زندان کنم، همچون زلیخا زین سبب
از خواهشم داری حذر، دل شد گلایه مند تو
“نسرین” حذر از دیده کن هر دم فریبت میدهد
سازد تو را سوزد تو را از ریشه تا آوند تو
#نسرین_حسینی
پ ن
دل کیش نگاهی شده در صفحه شطرنج
درمانده ز دنیای فرا مات پر از رنج
تا جان ندهی گنج میسر نشود هیچ
دنیاست و هرگز ندهد ساده به تو گنج
نسرین حسینی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (7):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (12):
آبان 4, 1402
سلام و درود
بسیار زیباست هم غزل و هم شعر پیوست
در پناه خدا 🌱🌹👌👌👌👌👌👌🌹🌱
پاسخ
آبان 4, 1402
درودها برشما استاد خراسانی عزیز بسیار سپاسگزارم از مهر نگاهتون
سایتون مستدام 🍁🍁🌻🌻
پاسخ
آبان 5, 1402
سلام و دروده بر خانم حسینی گرانمهر
زیبا بود و قابل تحسین مثل همیشه
ممنون بابت بودنتان و اینکه همیشه مارامهمان غزلهای نابتان میکنید
گوهر وجودتان مصون از تلخی روزگار🙏🙏🌹🌹
پاسخ
آبان 8, 1402
درودها برشما جناب علی محمدی عزیز وارجمند بسیار سپاسگزارم از مهرورزی وحضور ارزشمندتون
مانا باشید به مهر ❤️❤️🌻🌻
پاسخ
آبان 7, 1402
درود خانم حسینی
با آرزوی توفیق الهی 🌹🌹
پاسخ
آبان 8, 1402
درودها برشما استاد سید حسینی ارجمند بسیار سپاسگزارم مستدام باشید🌻🌻❤️❤️
پاسخ
آبان 7, 1402
درودو سپاس بر شاعر فرهیخته و استاد بزرگوارم سرکارخانم حسینی بخاطر فراموش کردن رمز عبور و عدم دسترسی به قسمت کاربری ام نتوانستم به سایت بدهم اگر فکر می کنید که غزل بدی نیست تا بفرستمش به سایت البته به چای عزلهای شما که هر گز نخواهد رسید
برایتان بهترین هارا آرزو دارم
گر برای تو فقط جام تغزل نوشم
عشق والاگهرت حلقه شه در گوشم
توغزلبانوی عشقی و خدای غزلی
من درآغوش تو مُحرِم شده ی خاموشم
آن قدر خوب وملیحی که به یک جرعه نگاه
مهوشِ برکه ی چشم تو کند مدهوشم
نقشِ عشق تو گلِ خاطره می رویاند
گلستان گیسوی تو ، خیمه زده بر دوشم
واژه های غزل از عشق سراپاشورند
شده ام عاشق و شیدا که چنین می جوشم
گر چنین خاطره ها در غزلم می شورند
عاشق عشم و خواهان لب و آغوشم
عشق و مام وطن و رایحه ی گیسوی تو
این مثلث شده جامی که از آن می نوشم
غزلت خاطره انگیزترین همنفسم
این همه فاصله باعث شده گر مخدوشم
تا جهان باقی و عشق توگلِ سرسبدم
خالقِ غشقِ خودم را به کسی نفروشم
تا توآیینه ی اشعار و غزلبانوی عشق
من به تفسیرِ غزلهای تو می اندیشم
🙏🙏🙏🙏🙏👏👏👏👏👏🙏🙏🙏🙏🙏
پاسخ
آبان 8, 1402
درودها برشما استاد ارجمندم بسیار سپاسگزارم بسیار زیبا مزین کردید، استاد غیبت شما طولانی شد نگران شدیم
امیدوارم همیشه حالتون خوب باشه
همیشه بهترین ها را از قلم شما میخوانم
منتظر اشعار زیباتون هستیم سایه پرمهرتون مستدام 🌻🌻❤️❤️
پاسخ
آبان 15, 1402
درودو سپاسی دیگر بالاخره موفق شدم غزل را به سایت بدهم منتظر تضریف فرماییات هستم
با مهرو ارادت 🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
پاسخ
آبان 7, 1402
با پوزش اصلاح می شود
عاشقِ عشقم و خواهان لب و آغوشم
پاسخ
آبان 8, 1402
🌻🌻😍😍🍁🍁
پاسخ
آبان 8, 1402
🌻🌻😍😍🍁🍁
پاسخ
آبان 9, 1402
درود بر بانوی شعر و غزل
آنقدر خوب و شیوا مینویسید که انتخاب شاه بیت واقعا سخت است.
چشمهی ذوقتان همواره جوشان
تندرست و بهروز باشید🙏🌷
پاسخ
بستن فرم