🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 نوبت عاشقی

(ثبت: 264029) شهریور 31, 1402 

 

نوبت عاشق شدنِ
موقع دل سپردنِ
حالا دیگه من بزرگ شدم
نوبتی ام اگر باشه
حالا دیگه نوبت منه

وقتی که من کوچیک بودم
شب که می شد
برای من
مادر بزرگ قصه می گفت
ماه پیشونی ، دختر شاه پریون ، سیندرلا
خواب که به چشمم میومد
خواب می دیدم
یه لنگه کفش دوستمه
یه لنگه کفشِ از طلا
میرم پیش سیندرلا

یک شب دیگه خواب می دیدم
شیشه یِ عمر دیو تو دستای منِ
خوشحال می شم ، داد می کشم
چل گیس دیگه مال منِ

وقتی که من کوچیک بودم
شب که می شد
تو رویاهام
با صد تا دیو می جنگیدم
جادو به من اثر نداشت
وارد قلعه می شدم
یه راست می رفتم اون بالا
زیبای خُفته ، خُفته بود
چه جوری باید صداش کنم ؟!
کسی به من نگفته بود.

وقتی که من کوچیک بودم
دلم می خواست
شب بخوابم
صبح که می شه بزرگ بشم

حالا دیگه من بزرگ شدم
نوبت عاشق شدنِ
موقع دل سپردنِ
نوبتی ام اگر باشه
حالا دیگه نوبت منِ

وقتی که من کوچیک بودم
دلم می خواست معشوقمو کوچیک کنم
مثل عروسکش کنم
لباس تور تنش کنم
با یه نخ ابریشمی
ببندمش رو پیرهنم
تا بشه جزئی از تنم
باید مواظبش باشم
کسی بِهِش دس نزنه
دامَنِشُ پِس نزنه
کسی اونُ ناز نکنه
دگمه هاشو باز نکنه

دلم می خواست
خورشید که جاشُ داد به ماه
تا صبح کنم بِهِش نگاه

حالا دیگه من بزرگ شدم
نوبت عاشق شدنِ
موقع دل سپردنِ
نوبتی ام اگر باشه
حالا دیگه نوبت منه

آره می دونم
که تو همون عروسکی
دلبر عهد کودکی
تو هم با من بزرگ شدی
حالا که حرف هامو زدم
گفتم که عاشقت منم
اگر تو هم دوسم داری
دراز بِکِش خوابت کنم
با بوسه بیدارت کنم
تا ببینی سحر شده
قصه یِ ما به سر شده
بیا ببین
شیشه یِ عمر دیو تو دستای منِ
موهاتو چل تا گیس بباف
می خوام برم داد بزنم
دوباره فریاد بزنم
چل گیس فقط مال منِ

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

نقدها
  1. معین حجت

    شهریور 31, 1402

    سلام و عرض ارادت جناب شرعی بزرگوار…
    درود بر شما، ترانه نوستالژی زیبایی از شما خواندم…
    فقط جسارتا به دو نکته که توجهم را جلب کرد اشاره می‌کنم، اول اینکه آنجا که سروده‌اید : حالا دیگه من بزرگ شدم،(من)حشو است:حالا دیگه، بزرگ شدم
    و نکته دیگر اینکه ترانه‌ی سپید نیز دارای وزن درونی ست و هر سطر باید با سطور دیگر هماهنگی وزنی داشته باشد.
    مثلا بهتر است به جای: یه لنگه کفش دوستمه . بشود: یه لنگه کفش دوستِ منه
    یا چه جوری باید صداش کنم. بشود: چه جور باید صداش کنم. و یا : حالا دیگه نوبت منه. بشود: حالا دیگه نوبتمه و در جای دیگر:آره می‌دونم. بشود: آره خودم خوب می‌دونم.
    جسارت مرا ببخشید، چند پیشنهاد دوستانه بود 👏👏👏💐💐💐

    • شاعر فرهیخته
      ادیب فرزانه
      سلام و درود
      سپاس مرا بخاطر این همه محبت و دقت نظر بپذیرید .
      این دلنوشته ها را خیلی سال پیش نوشته بودم و خیلی دوستشان دارم .
      تردید داشتم که در سایت به اشتراک بگذارم ، آگاه بودم خالی از عیب نیستند ولی بضاعت ادبی بنده در حد بیان احساس است . بی شک راهنمایی های شما کمک موثری در شکل گرفتن ادبیاتم خواهد داشت .
      مهرتان ماندگار

نظرها
  1. مهر 3, 1402

    محمد رضا عزیزم خیلی با احساس گفتی بسیار زیبا بود

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا