🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
نوروز عيد ملي ايرانيان بود
وين روز روز شادي پير و جوان بود
تبريک و بازپرسي هم روز عيد را
آيين ويژه اي است که از باستان بود
اين روز عيد را به کجا رو نهم که من
در شهرتان غريبم و بي آشيان و يار
ايرانيم و ليک در اين جا غريبه ام
چون نقد در کفم نبود اندر اين ديار
اين صبح عيدتان به من آرد نويد غم
زيرا که خال داغ عزيزان به دل مراست
از خون دل پياله کشم سر به جاي مي
واشکم گلاب و نقل و غم رفتگان غذاست
اين صبح عيد روشنتان پيش چشم من
شام سياه محنت ديرينه من است
روشن شود دل همه از برق صبح عيد
تاريک همچنان دل بي کينه من است
با رخت ژنده من به جماعت چسان روم
کاينسان چو يک مترسک جاليز پنبه ام
هر يک به فر و زي و لباسي شکوهمند
کج بنگرد به من چه من اکنون غريبه ام
من اهل شهر وحشت و طاعون گرفته ام
کز آشنا و يار و اقارب يکي نماند
طاعون مرگزا به ميان آن چنان دويد
کز آن همه به جز من بي همزبان نماند .
(نوروز 1356 مشهد)
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
فروردین 22, 1402
سلام و هزا ان درود بر استاد گرانقدرم
جناب محمد حسین پژوهنده
بسیار عالی ست
در پناه خدا شاد 🌱🌹👌👌👌👌👌👌👌👌🌹🌱
پاسخ
فروردین 22, 1402
ضمن تبریک حلول سال نو و زنده شدن مجدد طبیعت و تسلیت غم ازدست دادن حضرت اسدالله علی، امیر مؤمنان، بله امسال نیز ما بزرگ خاندان مان ر در طلیعه نوروز از دست دادیم، خدا رفتگان بی بازگشت همگان را در اقیانوس مهر بیکرانش بنوازد🌺
پاسخ
فروردین 23, 1402
با سلامی مجدد
در گذشت پدر گرامی تان را از صمیم دل تسلیت عرض می کنم🖤
پاسخ
فروردین 22, 1402
سلام و درود
روح پدر بزرگوارتان در مصلای بهشت آباد و شاد و همجوار اولیاءالله
پاسخ
فروردین 23, 1402
سلام
هم دل شما و هم روان آن بزرگوار شاد
پاسخ
بستن فرم